مقالات

ظهور فرقه های انحرافی در عصر ظهور

خارج کردن انسان از صراط مستقیم، هدف دیرینه شیطان و ایادی او بوده و هست و برای نیل به این مقصود از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.ظهور فرقه های انحرافی و باطل و جذب انسانها به سمت معنویات کذب و مجعول، حربه ای است که ابلیس برای گمراه کردن آدمیان در آخر الزمان به آن متوسل شده است. البته نه اینکه در دوره های پیشین، چنین فرقه های دروغینی نبوده است، بلکه مقصود این است که ظهور این پدیده، در عصر جدید و همزمان با گسترش تکنولوژی و به تبع آن، با سرخوردگی انسان از زندگی ماشینی و سردرگمی او در لابلای پیچیدگی های زندگی در عصر اتم، ابعاد تازه تر و گسترده تری یافته و فصل جدیدی از امتحان و ابتلای الهی را پیش روی او خواهد نهاد. در این مقاله قصد داریم به موضوع« ظهور فرقه ها در عصر ظهور » بپردازیم. همراه ما باشید.

فرقه چیست؟

«فرقه» کلمه مفرد به معنی جمعی از مردم است. اما در اینجا منظور ما، جمعی جدا شده از جمع مردم است که واژه فرقه های انحرافی را تداعی می کند. فرقه های ضاله ای که از مسیر اصیل و واحد اسلام خارج شده و در پی گمراه کردن دیگران و جمع کردن شریک جرم هستند. اما برای شناخت کامل این گروه ها و در امان ماندن از شر آفات و بلیات آنها، لازم است درباره این فرقه ها و ماهیت آنها شناخت بیشتری به دست بیاوریم تا دیدگاهها و آرمان های ضاله آنها بر همگان روشن شود و از به دام افتادن مردم به ویژه جوانان و نوجوانان در دام این صیادان سیاه دل ممانعت به عمل آید. حاصل این شناخت، حصول دو دستاورد مهم است:

  1. باطل بودن و فساد فرقه های انحرافی را مشخص خواهد نمود.
  2. از نشر و گسترش آنها در جامعه ممانعت کرده و راهها و روش های درست مقابله با این فرق ضاله را برای آحاد مردم، روشن خواهد ساخت.

پیشینه ظهور فرقه های انحرافی در عصر ظهور

ظهور منجی موعود، یکی از بارزترین و بدیهی ترین مسائل دین مبین اسلام است که مورد تأیید همه مسلمانان اعم از شیعه و سنی است. البته این بدان معنی نیست که ظهور منجی موعود، مختص به دین اسلام و مسلمین است زیرا در آیین مسیحیت نیز، اعتقاد به ظهور منجی موعود در بین مردم امری آشناست زیرا بشارت آن توسط حضرت عیسی علیه السلام بارها وعده داده شده است.

اهمیت بالای این مسئله باعث شده که از همان آغاز، مورد سوء استفاده افراد یا گروههای مختلفی قرار بگیرد. آنها با اهداف و اغراض مشخص شده در جهت به انحراف کشیدن اصل مهدویت و ضربه زدن به ریشه ها و عقاید اصیل دینی مردم، اقدام به ایجاد فرقه های انحرافی می کردند. اما در زمان حیات ائمه اطهار علیهم السلام، به دلیل علم و آگاهی ایشان به اصل مهدویت، با برخورد قاطع و کوبنده ایشان، این فرقه ها مجال رشد و یارگیری و قدرت طلبی نمی یافتند، هر چند که در گوشه و کنار به حیات انگلی خود ادامه می دادند.

این روند انحرافی به همین منوال ادامه یافت تا در عصر غیبت صغری و پس از آن یعنی در دوران غیبت کبری شرایط را مهیا دیده و از غیبت امام معصوم علیه السلام، نهایت سوء استفاده را کرده و به نشر و گسترش عقاید باطل خود در بین مردم پرداختند. در دوره غیبت صغری به عناوین و اشکال مختلفی همچون نیابت خاصه و نمایندگی امام زمان و سفارت ایشان اقدام به گمراهی مردم می کردند که البته مورد تکذیب حضرت ولی عصر عجل الله قرار می گرفت و هشدارهای لازم از جانب ایشان توسط نواب اربعه به مردم ابلاغ می شد. اما پس از فوت آخرین نایب امام زمان علیه السلام و آغاز غیبت کبری و به تبع آن، قطع ارتباط مردم با ایشان، این فرقه ها مجال مناسبی برای نشر عقاید ناصواب خود در بین مردم پیدا کردند.

فرقه های سبائیه، ناووسیه، اخباریون، زیدیه، واقفیه، جعفریه، عسکریه، اسماعیلیه، شیخیه، کشفیه و بابیه و بهاییه نمونه هایی از این فرقه ها هستند که در طی تاریخ بعد از رحلت پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ظهور کرده و سعی در القاء عقاید ضاله خود به مردم داشته اند.

ظهور فرقه های انحرافی در عصر ظهور

ریشه یابی علل پیدایش فرقه های انحرافی

برای مقابله اساسی با این فرقه های انحرافی، ابتدا باید عواملی را که باعث ایجاد و رشد آنها شده است شناسایی کرد و زمینه ها ی نشر و گسترش آنها را به عنوان دین و معنویت در بستر جامعه، خشکاند. با نگاهی اجمالی به پیشینه ظهور این فرقه ها در می یابیم که عمده دلایل ظهور چنین پدیده هایی در چند مورد خلاصه می شود:

جهل و نادانی

همانگونه که علم و دانایی و مراجعه به عقل که همان رسول باطنی انسان است، عامل هدایت بشر و نجات از گمراهی است، برعکس آن یعنی نادانی، عامل ضلالت بشر و سقوط در گمراهی و انحراف از دین است. چنانچه امام علی علیه السلام می فرمایند:«العلم اصل کل خیر و الجهل اصل کل شر»: علم و دانش، ریشه همه خوبی ها و جهل و بی خردی، ریشه تمام بدی ها است.[۱]

نادانی، هم در ایجاد این عقاید انحرافی و فرقه های ضاله نقش اساسی دارد و هم در پیوستن مردم به این فرقه ها و گسترش اینگونه عقاید باطل و گمراه کننده. آنان با برداشت های جاهلانه و نادرست از آیات قرآن و احادیث و روایات پیامبر صلوات الله و امامان معصوم علیهم السلام و به کمک ساده لوحی و جهل مردم، عقاید باطل خود را، در قالب حقیقت و شریعت به خورد مردم می دهند و گاها به اسم مهدویت، عده ای را به سمت خود جذب می نمایند. زیرا از علاقه و انتظار شیعه به امام زمان علیه السلام مطلع هستند و با سوء استفاده از این موضوع و البته علم به ناآگاهی مردم از اصل موضوع مهدویت و وظایف و ویژگی های یک منتظر واقعی امام زمان علیه السلام، سعی در به انحراف کشیدن این عشق و علاقه دارند و تا جایی پیش می روند که مردم را در تشخیص مصداق واقعی «مهدویت» دچار خطا و تردید نمایند و در نهایت با ادعای مهدویت به مقصود اصلی خود برسند.

اما آنان که فهم را چاشنی عشق به حضرت مهدی علیه السلام کرده اند، با رسیدن به این مرحله، به خود آمده و از دام این شیادان رها می شوند. دقیقا به همین دلیل بود که عده ای از پیروان علی محمد باب (مؤسس فرقه منحرف بابیت) که جانفشانی های بسیاری برای او کرده بودند، پس از  آگاهی و علم به ادعای رسالت و مهدویتِ علی محمد باب، از گرد او، پراکنده شدند.[۲]

سستی در ایمان

همانگونه که ایمان راسخ و تقوای الهی باعث نجات از گمراهی و نیل به حقیقت است، بالعکس، ضعف در ایمان و عدم توجه به تزکیه و اخلاص باعث سقوط در گمراهی و ضلالت و پیروی از فرقه های منحرف و آیین های باطل و مغضوب علیهم خواهد شد.

کسانی که بدون ایمان قوی به دوراهی هدایت و ضلالت می رسند، چون تکالیف دینی و شرعی را بار سنگینی بر دوش خود می بینند، دنبال راه حلی برای رهایی از این تکالیف می گردند و به محض دریافت کوچکترین سیگنال مبنی بر کاهش و یا ترک تکالیف، لبیک گویان به آن سمت می روند. اما بر حسب سابقه و باوری که به اصل ایمان دارند، نمی توانند که به سمت بی دینی و خروج از شریعت قدم بردارند. از این رو، در مواجهه با این فرقه ها، چون با ظاهری دینی مواجه می شوند، نفس لوامه شان را اینگونه توجیه می کنند که از دین خارج نشده اند بلکه در قالب یک مذهب و شریعت جدید، از سختی های دین قبلی رها شده و اینک در لباسی جدید و سبکبال تر، بدون اینکه متهم به بی دینی و کفر شوند، زندگی می کنند.

فرقه هایی چون بهاییت و بابیت، با نکته سنجی و سوء استفاده از این مطلب، شریعتی جدید اختراع کرده اند که تکالیف سنگین دینی در آن جایی ندارد و بی پروایی اخلاقی و روابط آزاد بین زن و مرد، از مواهب پروردگار به انسان شمرده شده است! رهبران این فرقه ها، محدودیت روابط بین زن و مرد نامحرم را، سخت گیری های بیجا و کفران نعمت خداوند قلمداد کرده و پایبندی به این حریم ها را به سخره گرفته اند. نمونه اش در فرقه بابیه، زنی است به نام قره العین که در یکی از مجالس وعظ خود، بدون حجاب حاضر شد و ادعا کرد امروز، روز ساقط شدن تکالیف شرعی است و از این به بعد، نماز و روزه و … کاری عبث و بیهوده است.[۳]

طمع ورزی و مال اندوزی

حب جاه و جلال دنیا، یکی از مهمترین علل سقوط در ورطه ی انحراف و گمراهی است. از این رو گفته می شود که یکی از دلایل اصلی ظهور فرقه های انحرافی، منفعت طلبی و طمع سردسته ها و بانیان این فرق ضاله است که با حساب روی سادگی و ساده لوحی مردم، برای آنها کیسه دوخته اند تا جیب های خود را پر نمایند. تاریخ گواه این مطلب است زیرا چه بسیار از این موارد که پول عامل اصلی و انگیزه ی ایجاد فرقه توسط بانی آن، عنوان شده است.

نمونه ی بارزش فرقه واقفیه است، که به گواه بسیاری از معتمدان، اموال و دارایی زیادی از امام هفتم، امام موسی کاظم علیه السلام در نزد بانیان این فرقه بوده، ولی بعد از شهادت ایشان، برای توجیه عدم رد اموال به جانشین آن حضرت، امامت و وجود امام رضا علیه السلام را انکار کردند و مدعی وقوف امامت در حیات امام موسی کاظم علیه السلام شدند و اصل رجعت و موعود را به ایشان منتسب دانستند تا از رد اموال به امام رضا علیه السلام خودداری نمایند.[۴]

دسیسه های دشمنان

ابر قدرت ها و شیاطین بزرگ همواره در پی این بوده اند که بر مسلمانان تسلط داشته باشند و از آنها بهره کشی و بیگاری بگیرند. با انواع حیل سعی در چپاول منابع ثروت و قدرت آنها داشته و دارند. اما دین اسلام و آموزه های ژرف آن، همواره مانعی بر سر راه امیال و نقشه های آنان بوده است.در بسیاری از موارد، با پیگیری و شناسایی سر شبکه ها و حامیان این فرقه های انحرافی، رد پای بیگانگان و استعمارگران در ایجاد، حمایت و پشتیبانی و خط مشی این فرقه ها به وضوح مشاهده شده است.[۵]

نابسامانی در جامعه

شرایط بد اقتصادی و اجتماعی، اختلافات سیاسی و اجتماعی حاکمان، نظام سیاسی ضعیف و نالایق و … بستر مناسبی را برای رشد و گسترش آفات و انگل های فریبکار، فراهم می آورد. فرصت طلبان، از این مشکلات سوء استفاده کرده، به بهانه بهبود شرایط و رهایی از این وضعیت و … مردم را به این فرفه های ضاله جذب می کنند. چنانچه سالهاست وهابیت از این شیوه برای یارگیری و گسترش اعضای خود استفاده می کند.

ضعف نظام سیاسی نیز، به نشر و گسترش تفکرات باطل و ضاله کمک کرده و به خاطر تسامح و سهل انگاری در برخورد با این گونه انحرافات، چون احساس خطری از جانب حکومت متوجه خود نمی بینند، با خیالی آسوده به تبلیغات و نشر عقاید باطل خود می پردازند. همانگونه که در اعصار گذشته به دلیل انحطاط سیاسی خلفای اموی و عباسی، فرقه های انحرافی زیادی در جامعه اسلامی شکل گرفت و مشکلات عدیده ای برای امامان معصوم علیهم السلام پدید آورد.

عدم موضع گیری و کوتاهی مشاهیر و کسانی که مردم آنها را الگوی خود قرار می دهند، دلیل دیگری بر گسترش این فرقه هاست. در همه جوامع کسانی هستند که برای مردم از ارزش و اعتبار بالایی برخوردارند. رفتار و کنش این افراد در مقابله با پدیده های نوظهور برای مردم مهم است. از این رو متولیان امر و حاکمیت اسلامی باید بر روی این افراد سرمایه گذاری کرده و در این موارد از نیروی فکر و حمایت آنها بهره بگیرد.

لزوم مقابله با فرقه های انحرافی

فرقه های انحرافی، از آغاز پیدایش، هم خود در ضلالت به سر می برند و هم در پی گمراه کردن مردم هستند. آنان با فریبکاری و ظاهرسازی، باطل را حقیقت جلوه می دهند تا بتوانند از حقیقت جویی مردمی که آگاهی و بینش عمیقی از دین ندارند، به نفع خود بهره برداری کنند. از این رو، علاوه بر اینکه خودشان به راه نادرست و انحراف رفته اند، باعث گمراهی و انحراف دیگران نیز شده اند. پس بلاشک و بدون هیچگونه اغماضی باید با چنین عناصر منحرف و ضاله ای مقابله کرد تا از گسترش عقاید منحط آنان در جامعه اسلامی جلوگیری به عمل آورد. در غیر این صورت، یک سیب فاسد باعث تباهی و فساد بقیه نیز خواهد شد.

ظهور فرقه های انحرافی در عصر ظهور

چگونگی مقابله با فرق انحرافی آخرالزمان

  • بالا بردن آگاهی و دانش مردم: همانگونه که جهل و نادانی، عامل پیدایش این فرقه های انحرافی است، افزایش دانایی و بصیرت مردم یک جامعه، باعث شکست اهداف این فرقه ها شده و مانع رشد و گسترش آنها خواهد بود. بلاشک شناخت صحیح از مفهوم مهدویت و آشنایی با ویژگی ها و وظایف منتظران واقعی امام زمان عجل الله در عصر غیبت، عامل مؤثری در خنثی سازی فتنه های شوم بانیان این فرق انحرافی خواهد بود.

شاید توصیه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مبنی بر شناخت امام زمان، به جهت پیشگیری از همین فتنه ها و مفسده ها بوده است.

  • افشای ماهیت فرق انحرافی: همانطور که گفته شد، فرقه های انحرافی با ظاهر سازی و عوام فریبی، به افکار ضد دینی خود، رنگ و لعاب دینی می زنند تا از این طریق عده زیادی را به خود جذب نمایند. اما پشت این عوام فریبی ها و ظاهر سازی ها، دشمنی و عناد با دین خدا و اولیا و اوصیای الهی و در نهایت دشمنی با خداست. چنانچه سردمداران فرقه های بهاییت و بابیت، بی پرده و صریح، به مخالفت با آموزه های اسلام و قرآن می پردازند.
  • مقابله با نابسامانی در جامعه: چنانچه شرایط جامعه از هر لحاظ مطلوب و رو به رشد باشد، بسترهای ظهور فرقه های انحرافی از بین می رود. سرمایه گذاری دولت و حاکمیت اسلامی در جامعه، همراه با رشد و پیشروی علمی و فرهنگی و اقتصادی و … می تواند منابع تغذیه ای آفات و زالوهای فرصت طلب را بخشکاند و از این طریق جلوی تولد و رشد آنها را بگیرد.

برخورد قاطع و بدون اغماض و مصلحت اندیشی مسئولان و متولیان امر، عامل مؤثری در ریشه کن کردن مفسده های اینچنینی است. چنانچه اعدام علی محمد باب که مدعی نبوت و قائمیت شده بود، توسط امیر کبیر، پایانی برای شورش بابیان شد.

شباهت های فرقه های انحرافی عصر ظهور

علی رغم تفاوت های بسیار در ایدئولوژی و خط مشی فرقه های ضاله با یکدیگر، از چند جهت با هم اشتراک دارند:

  • تقریبا تمام این فرقه ها، از تکالیف شرعی و باید و نبایدهای ادیان الهی و حدود مذاهب آسمانی، گریزان هستند زیرا که از نظر آنان دشواری و مشقت با دینداری منافات دارد. آزادی و خوش گذرانی در عین دینداری، خواسته آنهاست که به اسم شریعت و آیین در فرق خود گنجانده اند.
  • تقریبا تمام آن ها، به علمای دینی اعتقادی ندارند و معتقدند که باید با آنها به طور کامل قطع رابطه نمود، زیرا آنها مانع ارتباط مؤثر با خدا هستند.
  • بیشتر پیروان این فرقه ها، برای پیشوایان خود، مقامی بالاتر از نبوت قائل هستند و آنها را تا سرحد پرستش، اطاعت می کنند.
  • منش آنها و خط مشی کلی فرقه هایشان، بی تفاوتی نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی است. فداکاری و مبارزه در راه وطن و هم وطن و خانواده و … برای آها امری پوچ و بی معنی است. به خاطر همین طرز فکر است که مطلوب استعمارگران و شیاطین بزرگ شده اند.
  • با استدلالات عقلی مخالفند و عشق و احساس را حاکم مطلق می دانند. علوم دینی را قبول ندارند و آنها را دست و پاگیر می دانند. در کل توجیه آنها برای عاقلانه نبودن بعضی از تفکرات و اعمال، حاکمیت عشق است.
  • آداب و روش های من درآوردی در غالب این فرقه ها دیده می شود. آدابی که نه، منطقی و نه، علمی است و نه اینکه تاکنون در هیچ کدام از ادیان آسمانی بوده است.

بانیان فرقه های انحرافی

بنا به دلایلی که ذکر شد، در طول تاریخ عده ای فرصت طلب، بوده اند که از معنویت طلبی مردم سوء استفاده کرده و برای خود، دکان باز کرده اند تا علاوه بر گمراهی مردم، خود نیز به نان و نوائی برسند. در اینجا به چند مورد از این دغلکاران اشاره می کنیم:

  • «علی بن محمد شلمغانی»، نماینده سومین نائب امام زمان علیه السلام یعنی حسین بن روح علیه الرحمه بود. یعنی توسط یک واسطه با امام زمان علیه السلام ارتباط داشت و مردم به حدی از ایمان وی مطمئن بودند که از او التماس دعا می کردند. اما در نهایت حسادت او به حسین بن روح باعث شد تا مذهب امامیه را ترک کند. او علنا دستورات امام زمان علیه السلام را نادیده می گرفت. به جایی رسید که مدعی نیابت امام زمان علیه السلام شد و گفت که روح خدا در جسم او حلول کرده و خود را روح القدس نامید. او در نهایت مورد نفرین و لعن حضرت مهدی عجل الله قرار گرفت و پس از مدتی به دستور حاکم وقت، به دار آویخته شد.
  • «احمد بن هلال» یکی از یاران امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام بود که نیابت محمد بن عثمان را انکار کرد و خود را نایب خاصه امام زمان معرفی کرد. از این رو، در توقیعی از جانب امام زمان علیه السلام مورد لعن و نفرین قرار گرفته است. امام حسن عسکری نیز درباره او فرمودند: از این صوفی ریاکار بپرهیزید.[۶] او پنجاه بار به سفر حج رفته بود که بیست بار آن با پای پیاده بوده است و این نشان می دهد که کثرت عبادت هم نمی تواند مانع انحراف بعضی ها شود.
  • «علی ابن حمزه بطائنی» که وکیل و امین امام موسی کاظم علیه السلام بود. سی هزار درهم از اموال امام کاظم علیه السلام نزد وی به امانت بود تا پس از ایشان به امام رضا علیه السلام برساند. اما طمع باعث شد تا او منکر امامت امام رضا علیه السلام شود و با تأسیس فرقه واقفیه که عقیده شان وقوف امامت در امام موسی کاظم علیه السلام بود، باعث گمراهی عده ای از مردم شدند.
  • «ابوالخطاب» یکی از یاران و راویان احادیث امام صادق علیه السلام بود. اما بعدها به خاطر عقاید غلو آمیزش دچار انحراف و خروج از دین شده و در نهایت به این اتهام گردن زده می شود. گفته شده او و هفتاد نفر از پیروانشان فریادهایی مبنی بر الوهیت امام صادق علیه السلام سر می داده اند. ظاهرا امام محمد باقر علیه السلام اورا مورد لعن و نفرین قرار داده است.[۷]

در عصر جدید نیز این فرقه های انحرافی در قالبی جدید ظهور می کنند اما انحراف و خروج از دین وجه مشترک همه آنهاست. البته باید توجه داشت که آنها هیچگاه خود را باطل و منحرف نمی پندارند که به آسانی قابل شناسایی باشند. حتی برخی از آنها در قالب مهدویت و یا نیابت حضرت مهدی عجل الله و با ادعای قیام برای محافظت از دین برمی خیزند و از این طریق ایمان انسان های باخدا و منتظر را نشانه می گیرند. بنابراین همواره باید با آگاهی و بصیرت در مقابله با چنین پدیده هایی عمل کرد و نباید فریب ظاهر و جایگاه و منزلت اجتماعی افراد را خورد.

راه های شناخت فرقه های انحرافی

دین مبین و رهایی بخش اسلام همیشه راهکاری برای نجات از آفات و بلیات ارائه داده است. در این مورد نیز دوراه حل اساسی برای شناخت فرقه های انحرافی  معرفی شده است:

مراجعه به قرآن

قرآن کریم معجزه ایست که به زبان صریح و رسا راه و چاه را نشان داده است. در مواجهه با فرقه ها و مکاتب جدید، بهترین راه، انطباق نظریات و عقاید و گفتار و کردار آنها با نص قرآن است. البته این موضوع کار چندان ساده ای نیست ولی متخصصان و عالمان دینی راهنمای مناسبی برای گذر از این مسیر هستند. حتی برای شناسایی احادیث جعلی نیز می توان به رهنمودهای قرآن مراجعه کرد و از افتادن در دام آنها در امان ماند.

به عنوان مثال فرقه هایی در ایران خودمان هیتند که ادعای دینداری و معنویت می کنند ولی نماز نمی خوانند! و مبنای این کار خود را به احادیث مرتبط می سازند. حال اینکه قرآن کریم به طور صریح فرموده است که: «قد افلح المؤمنون. الذین هم فی صلاتهم خاشعون»[۸]: یقینا مؤمنان رستگار شدند. همانها که در نمازشان خاضع و فروتن هستند.

مثال دیگر، فرقه هایی هستند که تجرد و ترک دنیا را بر مبنای احادیث مجعول، بر ازدواج ارجح دانسته و پیروانشان را به تجرد توصیه می کنند. حال اینکه نص صریح قرآن، توصیه به ازدواج است: «ومن آیاته أن خلق لکم من انفسکم أزواجا لتسکنوا الیها»[۹]: و از آیات و نشانه های او آنکه همسرانی از خودتان برای شما آفرید تا با آنها آرامش بگیرید.

مراجعه به سنت پیامبر اکرم صلی الله

منبع معتبر دیگر برای سنجش عملکرد فرقه های مدعی شریعت، تطابق آنها با سنت پیامبر صلوات الله است. اما اینکه مرجع معتبر برای دریافت سنت رسول الله کدام است؟ نیاز به مطالعه دارد.

امتیاز و مباهات شیعه بر این است که سنت پیامبر اکرم صلی الله از طریق امامان معصوم علیهم السلام به ما رسیده است. شاید خیلی ها نماز رسول الله را ندیده باشند یا به یاد نیاورند و یا نقل نکرده باشند اما پس از ایشان یازده امام معصوم بارها به جماعت و فرادی، نماز گزارده اند و شاهدان نظاره گر بوده اند. شخصی به نام «حماد بن عیسی» می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم. ایشان فرمودند: من نماز می خوانم، نظاره کن. جزئیات اقامه نماز توسط امام صادق علیه السلام اعم از: محل قرار گرفتن دست ها، مقدار فاصله پاها، نحوه رکوع و سجده صحیح و … توسط حماد، گزارش شده است.[۱۰] گزارشات و روایات بسیاری نیز از ائمه اطهار علیهم السلام مبنی بر آموزش صحیح آداب و فرایض دینی و احکام اسلام به مسلمانان وارد شده است که اثباتی بر این ادعاست.

کلام آخر

از مجموع آنچه تا کنون گفته شد، اینگونه برمی آید که اساس ظهور این فرقه های انحرافی، بر محور مدعیان طماع و کذابی است که از ساده لوحی و عدم فهم و بینش عمیق دینی جامعه هدف خود، سوء استفاده کرده و با ادعاهای بزرگ و واهی، عده ای را جذب خود می کنند و برای جذب حداکثری مردم، با عبور از خط قرمزها در احکام دین، شعار آزادی مطلق و رهایی از بند باید و نبایدهای مذهبی سر می دهند تا به وسیله جواز بی اخلاقی و کامجویی های جنسی در قالب دین جدید! باطن پاک و باایمان مردم را آلوده ساخته و به ورطه گمراهی بکشانند.

پی نوشت ها
  1. غرر الحکم و درر الکلم، ح۸۶۸ و ۸۶۹
  2. ظهور الحق، ج۳، ص۱۷۴-۱۷۳
  3. تلخیص تاریخ نبیل، ص۲۷۳-۲۷۱
  4. الغیبه طوسی، ص۶۴
  5. قرن بدیع، شوقی افندی، ج۳، ص۲۹۹
  6. بحارالانوار، ج۵۰، ص۳۱۸
  7. معجم رجال الحدیث، خویی، ج۱۴، ص۲۴۳
  8. سوره مؤمنون، آیات۱ و ۲
  9. سوره روم، آیه۲۱
  10. الکافی، ج۳، ص۳۱۱

مقالات مهدوی

تحریریه بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا