جهت سفارش کتاب با شماره 02537254840 تماس حاصل فرمایید.
مؤلف: محمد سجادی اصفهانی
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
تعداد صفحه: 128
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
شابک: 8-17-6262-600-978
شماره کتابشناسی ملی: 2158447
200,000 ریال Original price was: 200,000 ریال.140,000 ریالCurrent price is: 140,000 ریال.
جهت سفارش کتاب با شماره 02537254840 تماس حاصل فرمایید.
مؤلف: محمد سجادی اصفهانی
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
تعداد صفحه: 128
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
شابک: 8-17-6262-600-978
شماره کتابشناسی ملی: 2158447
برای تبیین دیدگاه امام رضا(ع) نسبت به موضوع امامت، بهتر آن است که به سراغ کلام خود ایشان برویم و از سرچشمه معارف الهی ایشان، بهرهمند شویم. از این جهت، روایتی بس عمیق و زیبا از آن وجود گرانقدر را ذکر میکنیم:
عبدالعزیز بن مسلم گوید:
ما به همراه علی بن موسی الرضا(ع) در مرو بودیم. در آغاز ورود خود، روز جمعه، در مسجد جامع گرد آمدیم و در موضوع امامت ـ که مورد اختلاف فراوان مردم بود ـ گفتگو کردیم و آنگاه شرفیاب حضور سرور خود، امام رضا(ع) شدم و گفتگوهای مردم را در امر امامت به عرض او رسانیدم.
ایشان تبسمی کرد و فرمود: «ای عبدالعزیز! این مردم، نادانند و در رأی و دین خود فریب خوردهاند. به راستی که خداوند عزّوجلّ، جان پیغمبر خود را نگرفت تا زمانی که دین را برای او کامل کرد و قرآنی برای او فرستاد که شرح همه چیز در آن است. حلال و حرام و حدود و احکام و هر آنچه مردم بدان نیاز دارند، همه را در آن بیان کرد و فرمود: «ما در این کتاب، چیزی را فرو گذار نکردیم»[۱]. در سفر حجه الوداع – که در اواخر عمر پیغمبر بود – نیز چنین نازل کرد: «امروز دین را برای شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را برای شما پسندیدم تا دین شما باشد».[۲] [پس] امر امامت از کمال دین و تمام نعمت است.
پیغمبر از دنیا نرفت تا همه معالم دین را برای مردم بیان کرد و راه را برایشان روشن ساخت و آنها را بر جاده حق واداشت و علی(ع) را برای آنها رهبر و پیشوا قرار داد و از چیزی که مورد نیاز امت باشد، صرف نظر نکرد تا آن را بیان نمود. هر که گمان برد که خدا دینش را کامل نکرده، کتاب خدا را رد کرده و هر که کتاب خدا را رد کند، کافر است.
آیا از قدر و جایگاه امامت در میان امت خبر دارند تا اختیار و انتخاب آنان در رابطه با او روا باشد؟ به راستی که امامت، اندازهای فراتر، مقامی والاتر، موقعیتی بالاتر، آستانی منیعتر و عمقی فروتر از آن دارد که مردم با عقل خود، بدان رسند یا با رأی و نظر خود، آن را درک کنند، یا به انتخاب خود، امامی بگمارند.
امامت، مقامی است که حضرت ابراهیم۷ پس از دارا بودن مقام نبوت و خُلّت بدان رسید، و سومین درجه و فضیلتی بود که خدایش، بدان مشرّف کرد و نامش را به وسیله آن، بلند نمود و فرمود: «بدرستی که من تو را برای مردم، امام قرار دادم». خلیل از شادمانی عرض کرد: «و از ذریه و نژاد من هم؟» اما خداوند تبارک و تعالی فرمود: «عهد و فرمان من به ظالمان نخواهد رسید».[۳] این آیه، تا روز قیامت، امامت هر ظالمی را باطل معرفی کرد و آن را مخصوص برگزیدگان پاک ساخت.
سپس خداوند عزّوجلّ او را گرامی داشت و امامت را در ذریه و نژاد برگزیده او نهاد و فرمود: «اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و همه را شایسته نمودیم و آنها را رهبرانی ساختیم که به دستور ما هدایت میکردند. کارهای خیر و برپا داشتن نماز و پرداخت زکات را به آنها وحی کردیم و آنها تنها ما را عبادت میکردند».[۴]
این امامت، همیشه در ذریه او بود و آنها آن را قرن به قرن، از هم به ارث میبردند تا به پیغمبر۶ رسید و خدا فرمود: «به راستی، سزاوارترین مردم به ابراهیم، پیروان اویند و همین پیغمبر و کسانی که به او گرویدند؛ و خدا، ولی مؤمنان است».[۵]
این مقام امامت، به آن حضرت اختصاص داشت تا آن چنان که خدای تعالی واجب کرده بود، به علی۷ واگذار نمود. سپس به ذریه برگزیده او منتقل گردید که خدا به آنها علم و ایمان داده است؛ چنانچه فرمود: «کسانى که دانش و ایمان یافتهاند، مىگویند قطعاً شما [به موجب آنچه] در کتاب خداست، تا روز رستاخیز ماندهاید، و این، روزِ رستاخیز است؛ ولى شما نمىدانستید»[۶].
[۱]. انعام، ۳۸.
[۲]. مائده، ۳ .
[۳]. بقره، ۱۲۴.
[۴]. انبیاء، ۷۲ و ۷۳.
[۵]. آل عمران، ۶۸.
[۶]. روم، ۵۶.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.