جهت سفارش کتاب با شماره 02537254840 تماس حاصل فرمایید.
مؤلف:دکتر سیدرضی موسوی
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
تعداد صفحه: 386
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
شابک:0-88-7428-964-978
شماره کتابشناسی ملی: 462/297
شرق شناسی و مهدویت
Original price was: 1,000,000 ریال.700,000 ریالCurrent price is: 700,000 ریال.
بخشی از کتاب
پیشگفتار
مهدویت از اصلیترین اندیشههای اعتقادی اسلام است و با نگاه به متون مقدس اسلام (شیعه و سنی) اثبات میگردد که باور به آمدن مصلح و منجی در آخرالزمان، یکی از اساسیترین و بدیهیترین مولفههای فکری و کلامی تمامی فرقههای مذهبی است. علاوه بر مذاهب اسلامی، در تمامی ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی (سامی و غیر سامی) نیز این اعتقاد در شکلها و گونههای متفاوت وجود دارد و همه مذاهب، آرمان نهائی جوامع بشری را ظهور و تجلی شخصیتی آسمانی و منجیای دینی میدانند. بر اساس این تفکر دینی، بسیاری از دینپژوهان و اندیشمندان غرب، ذیل عناوینی همچون منجیگرایی، بازگشت مسیح، هزارهگرایی، نجات، رستگاری، انتهاء تاریخ، آیندهپژوهی و امثال آنها به این موضوع پرداخته و درباره نگرش ادیان به این مسأله، کتابها و مقالات زیادی نوشتهاند.
همچنین در ضمن آثاری که دینپژوهان غربی در زمینه اسلام نوشتهاند، مقالاتی نیز در زمینه مهدویت و منجیگرایی اسلامی به چشم میخورد که یا در دائرهالمعارفها ذیل یکی از مفاهیم و مدخلهای مرتبط با مهدویت ذکر شده است و یا در کتابی مستقل به آن پرداخته شده است. پارهای از اندیشمندان غربی به ویژه در دو قرن گذشته، با توجه به بعضی از رخدادها و وقایعی که در سرزمینهای اسلامی پیش آمده است، همچون ادعای بعضی از مدعیان دروغین مهدویت در سرزمینهای اسلامی و یا به وجود آمدن مذاهبی همچون کیسانیه، اسماعیلیه، شیخیه، بابیت و بهائیت که بر موضوع مهدویت تکیه نمودهاند، درباره نگرش مسلمانان و متون اسلامی پیرامون مهدویت سخن گفتهاند. در میان این دسته از شرقشناسان، بعضی نگاه مثبت و همدلانهای نسبت به موضوع داشتهاند و پارهای دیگر نیز با نگاهی خصمانه و گاه ناآشنا به موضوع اظهار نظر نمودهاند.
در این راستا هر یک از دینپژوهان غربی با روششناسی خاصی، موضوع را پیگیری نمودهاند، بعضی از آنان با رویکردی فراتاریخی با روشهایی همچون پدیدارشناسی و توصیفی یا هرمنوتیک به موضوع نگریستهاند، بعضی دیگر نیز رویکرد تاریخی داشتهاند و با روش وقایعنگارانه، تاریخینگرانه یا کارکردگرایانه به موضوع نظر افکندهاند. آنچه در آثار این دسته از شرقشناسان ـ جدای از خطاها و اشتباهاتشان ـ اهمیت داشته، نگاه بیرونی و درجه دوم آنان به موضوع مهدویت و نکات قابل توجهی است که از زاویه دیدشان مورد توجه قرار گرفته است؛ نکاتی که شاید از منظر یک اندیشمند مسلمان مورد دقت نظر، قرار نگیرد و یا پنهان بماند.
بخش اول این کتاب پیرامون نگرش شرقشناسان درباره مهدویت است، آنان که به معنای دقیق کلمه شرقشناس هستند و از این منظر به موضوع پرداختهاند و به نکتههای مثبت و منفی فکر آنان به صورت نقادانه اشاره گردیده است و در بخش دوم کتاب به آراء و اندیشههای پارهای از دینپژوهان ساکن غرب که به معنای دقیق کلمه شرقشناس نیستند، اشاره گردیده است. پارهای از این اندیشمندان متعلق به سرزمینهای اسلامی و مسلمان هستند و بخشی هم متولد غرب، اما مسلمان گردیدهاند، اما آنچه موجب شده تا افکار این عده از اندیشمندان در کنار مستشرقان ذکر شود، اهمیت افکار و اندیشههای آنان در مراکز علمی و پژوهشی غرب است، علاوه بر اینکه پارهای از آنان در عرصه اسلامشناسی و مهدویت از موقعیت ویژه و خاصی برخوردار هستند و در این باره کتاب و مقاله نوشتهاند.
بسیاری از اندیشمندان غربی و شرق شناسان درباره مباحث مهدویت و مفاهیم مربوط به آن به بحث و گفتگو پرداختهاند و در این راستا مسائل متعددی را مطرح نمودهاند. پارهای از آنان، مستقیم به مبحث مهدویت پرداخته و مسأله را از دیدگاه و منظر اعتقادی مسلمانان بررسی نمودهاند. اما علاوه بر آنان نیز دستهای دیگر از اندیشمندان و دین پژوهان غربی وجود دارند که مسأله منجیگرایی و موعودگرایی را نه از دیدگاه اسلام بلکه از نگاه دیگر ادیان محاسبه نمودهاند که مباحث آنان از جهت تطبیقی و مشابهت با اندیشههای اسلامی قابل استفاده است و میتوان به صورت مستقل در کتابی دیگر آن مباحث را مطرح نمود. آنان از مسأله منجیگرایی و بازگشت مسیح و یا ظهور یک شخصیت آسمانی در دیگر ادیان ابراهیمی سخن گفتهاند؛ به طوری که این دسته از اندیشمندان با وجود آنکه مستقیم درباره مهدویت سخن نگفتهاند اما چون مسأله منجیگرایی و دیگر مدخلهای مربوط به مسأله همچون هزارهگرایی، نجات، بازگشت مسیح، ارض ملکوت، و امثال آن، همانند و نظیر مسأله مهدویت است، از اینرو مباحث آنان در این باره میتواند مورد استفاده عرصه مهدویتپژوهی قرار گیرد.
بنا بر این در بخش نخست به بیان افکار مستشرقان به معنای خاص و مصطلح پرداخته شده است، یعنی آن دسته از اندیشمندان غربی که درباره اندیشه، تمدن و فرهنگ شرقی پژوهش نمودهاند و در بخش دوم به افکار چند طیف دیگر از محققان پرداخته میشود که عبارتند از:
۱ – دستهای از اندیشمندان و محققان غربی که پس از تحقیق و پژوهش درباره اسلام، مسلمان شده و درباره اسلام و مهدویت سخنانی از آنانی به یادگار مانده است، به طور مثال برای این دسته از محققان، افرادی همچون رنه گنون، تیتوس بورکهارت، مارتین لینگز و تعدادی دیگر قابل اشاره هستند.
۲ – دسته دوم، پارهای از اندیشمندان مسلمان و شرقی هستند که با وجود آنکه اصالتاً متولد سرزمینهای شرقی هستند و به آن تمدنها تعلق دارند، اما در غرب اقامت گزیدهاند و در مراکز علمی غرب به فعالیت و تحقیق درباره تمدن و فرهنگ شرقی پرداختهاند. به طوری که در چند دهه اخیر قرن بیستم، بسیاری از نویسندگان و محققان دائره المعارفها، دانشنامهها و مدرسان مراکز علمی در زمینه اسلام و تمدنهای شرقی نوعاً از این دسته از محققان هستند و برخلاف پژوهشگران و نویسندگان دائرهالمعارفهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که معمولاً از محققان غربی بودند که درباره شرق به تفحص و تحقیق میپرداختند، این دسته از اندیشمندان شرقی به جهت تعلق خاطر به فرهنگ شرقی و توانائی بیشتر نسبت به موضوعات تحقیقی خود، از قابلیت افزونتری در قلمرو شرقشناسی برخوردارند و در غرب در زمینه اسلام و یا دیگر تمدنهای شرقی، دارای کرسی هستند.
این دسته از اندیشمندان هر چند جزء مصادیق خاص و واقعی مستشرق نیستند، اما به جهت آنکه سالها در فرهنگ و تمدن غربی زندگی نمودهاند، و حتی بعضی از آنان از دوره طفولیت و نوجوانی به سرزمینهای غربی مهاجرت نمودهاند، از اینرو ویژگیهای افراد بومی را یافتهاند. بدین جهت نگاه آنان به مسأله مهدویت و آراء و نقطه نظرهای آنان درباره موضوع مذکور مورد توجه قرار گرفته و به بررسی و تحقیق درباره اندیشههای آنان پرداخته شده است. از جمله اندیشمندان مذکور که در این کتاب از افکار آنان سخن گفته شده است، میتوان به افرادی همچون جاسم حسین، سید حسین نصر، ساشادینا، حامد الگار و امثال آنها اشاره نمود.
علاوه بر این دو دسته پیشین، میتوان از دسته سومی هم نام برد که مباحث و نظرات آنان، میتواند به پر بار شدن مباحث مهدوی بیفزاید و در تبیین و توصیف مبحث مذکور کمک شایان توجهی بنماید. این دسته از اندیشمندان، فیلسوفان اجتماعی، جامعه شناسان و یا اندیشمندان فلسفه سیاسی هستند، که لزوماً درباره مباحث کلامی و دینی از جمله مبحث مهدویت و یا منجیگرایی بحث ننمودهاند اما به فراخور موضوعات تخصصی خویش به گونهای به مباحث مربوط به مهدویت و منجیگرایی پرداختهاند. این دسته از اندیشمندان به عنوان نمونه درباره جامعه ایدهآل، آیندهپژوهی، جامعهشناسی دین، نهاد دین، فلسفه تاریخ، آینده و سرنوشت جوامع و دیگر موضوعات مربوط به حوزه علوم اجتماعی بحث نمودهاند، به طوری که پرداختن به موضوعات مذکور موجب میگردد تا بتوان نظرات و آراء آنان را درباره مبحث مهدویت و منجیگرایی استنباط نمود. البته افکار این دسته از اندیشمندان در این کتاب مستقیماً مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است و تنها گاهی به طور ضمنی به آنها اشاره شده است. به عنوان مثال اندیشمندانی همچون توین بی، اشپینگلر، هگل، ویکو، ماکس وبر، فوکویاما، هانتینگتون، پوپر و دیگر اندیشمندان حوزه جامعهشناسی، فلسفه و سیاست آنگاه که به موضوعات اجتماعی مذکور میپردازند، نظر خود را درباره جامعه آرمانی و ایدهآل ابراز میدارند، به طوری که اگر پژوهشگران بخواهند درباره مباحث تطبیقی و میانرشتهای مهدویت تحقیق کنند، لازم است تا به نظرات و آراء این اندیشمندان بپردازند. به عنوان مثال افکار و آراء توین بیدرباره آینده جهان و پرسشهای نظری تاریخ به گونهای است که نظر او را نزدیک به آراء منجیباوران میسازد، گویی که وی معتقد به مسأله منجیگرایی است و افکار او در این عرصه بسیار قابل تأمل است یا فردی همچون کارل پوپر آنگاه که به طرح مباحث معرفتشناسی خود مبنی بر عدم دسترسی به حقیقت میپردازد، بر این باور است که انسانها تنها به حقیقت نزدیک میشوند و به آن تقرب پیدا میکنند، اما اینگونه نیست که به حقیقت واصل شوند، یا آنگاه که به بیان افکار آن دسته از افرادی میپردازد که اندیشههای آنان نوعی دفاع از فاشیسم و حکومت توتالیتر است و اشاره به افرادی همچون افلاطون، هگل و یا مارکسیستها میکند، از بررسی اندیشههای او میتوان حدس زد که نظر او درباره جامعه آرمانی، موعودگرایی یا مسأله منجیگرایی چیست و میتوان فهمید که او شدیداً مخالف کسانی است که مانند افلاطون و یا مارکسیستها به ترسیم یک جامعه ایدهآل میپردازند و بر خلاف فوکویاما که تصور میکند جوامع بشری به قله و اوج جامعه ایدهآل رسیدهاند؛ معتقد است که هیچگاه نمیتوان گفت، به بهترین وضعیت رسیدهایم و هیچ دورهای را نمیتوان بهترین دوران دانست.
بنا به اندیشه وی همانطور که هیچگاه نمیتوان حکومت و دورهای را بهترین دوره دانست، هیچ حاکمی را نمیتوان بهترین حاکم دانست و نمیتوان حاکم بیاشتباه یافت، بلکه همواره باید به دنبال حاکمان کم اشتباه بود. با توجه به مبانی و پیش فرضهای فکری پوپر میتوان به راحتی دیدگاه او را درباره جامعه آرمانی و یا مبحث موعودگرایی و منجیگرایی به دست آورد، زیرا از دیدگاه او جامعه آرمانی موعودگرایانه نیز مانند جامعه آرمانی افلاطون و یا جامعه سوسیالیسم، نوعی آرمانگرایی و ایدهآل ورزی است، نگرشی که با مبانی ذهنی او سازگار و مقبول نیست. بنابراین با وجود آنکه شاید پوپر یک کلمه هم درباره موعودگرایی و یا منجیگرایی در ادیان سخن نگفته باشد، اما با شناخت مولفهها و مبانی ذهنی او، به راحتی میتوان به اندیشههای او در عرصه موضوعات کلامی پی برد، به طوری که میتوان به بررسی و تحلیل موضوعی تطبیقی میان مهدویت یا منجیگرایی با افکار سیاسی و اجتماعی پوپر پرداخت.
بنا بر این دستهای از جامعه شناسان و فیلسوفان وجود دارند که میتوان به مقایسه افکار آنان با موضوع مهدویت پرداخت و به تطبیق و سنجش افکار و اندیشههای آنان با آراء دینی همت گمارد. اما علیرغم اهمیت اندیشههای این دسته از اندیشمندان، درباره افکار و آراء آنان در این کتاب سخنی گفته نشده است و بررسی تطبیقی افکار آنان با مهدویت عرصه و مجال دیگری را میطلبد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.