جهل، ابزار اصلی نظام باطل؛ مهدویت، راه نجات بشریت
حجت الاسلام والمسلمین شهبازیان در دانشکده علوم پزشکی مشهد طی سه شب، تقابل حق و باطل در آخرالزمان را بیان کرد

به گزارش روابط عمومی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف استان خراسان رضوی، مسجد امام علی(ع) دانشگاه علوم پزشکی مشهد میزبان حجت السلام محمد شهبازیان استاد و مؤلف معارف مهدویت بود.
سه شب حضور استاد شهبازیان، کارشناس بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) و مرکز تخصصی مهدویت از تاریخ ده مرداد ساعت ۱۹:۳۰ برای علاقمندان به معارف اهل بیت فرصت مغتنمی است.
موضوع این سلسله جلسات تقابل نظام حق و باطل در آخر الزمان بود.
شهبازیان در نشست سوم این جلسات محوریت نظام حق را اهل بیت(ع) و ابزار علم معرفی کرد و نظام باطل را با محوریت شیطان و ابزار جهل دانست.
وی گفت: در نظام فرعونی هم اصلی ترین ابزار جهل بود.
این استاد مهدویت با اشاره به اتفاقات بعد از رحلت نبی مکرم اسلام(ص) گفت: تقابل اسلام علوی و اموی را داریم که با روشهایی جهل را حاکم کردند، لذا در زیارت اربعین میخوانیم (لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ) لذا حضرت مهدی(عج) فرمودند: من مهدی را جهلای شیعه آزار میدهند.
تقابل نظام حق و نظام باطل
شهبازیان گفت: نظام حق، نظامی است که با محوریت اهل بیت(ع) و ابزار عقلانیت دینی بنا شده است. این نظام، بر پایه هدایت الهی و شناخت صحیح دین استوار است. در مقابل، نظام باطل، با محوریت شیطان و ابزار جهل عمل میکند. این تقابل از ابتدای خلقت و از زمانی که شیطان از اطاعت امر الهی سرپیچید، آغاز شده است.
در نظام فرعونی نیز اصلیترین ابزار حاکمیت، جهل بود. پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، شاهد تقابل “اسلام علوی” و “اسلام اموی” هستیم که امویان با روشهایی سعی در حاکم کردن جهل داشتند. این موضوع در زیارت اربعین نیز مورد اشاره قرار گرفته است: لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَیْرَهِ الضَّلَالَهِ
جهل، ابزار اصلی نظام باطل است، آیا این جهل، فقط در جوامع غیردیندار وجود دارد؟
شهبازیان ادامه داد: خیر، متاسفانه جهل میتواند در جوامع دیندار نیز حاکم شود. امام مهدی(عج) فرمودند: “جهلای شیعه مرا آزار میدهند.” این جهل حاکم بر امت، باعث میشود که حتی با قصد قربت، دست به اعمالی بزنند که در نهایت منجر به شهادت مظلومانه امام حسین(ع) شد.
این همان “اسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء” است؛ یعنی اسلام در ابتدا با پیامبر (ص) شکل گرفت، اما بقای آن به واسطه خون حسین (ع) تضمین شد.
تحریفاتی که به حاکمیت جهل کمک کرد
شهبازیان گفت: در اسلام اموی، شاهد کتمان و منع حدیث بودیم. هرچند که ابن ابی الحدید میگوید “شیشههای عطر را شکستند، اما غافل بودند که بوی عطر آن عالم را فرا میگیرد”، اما این تحریفات ادامه یافت. از جمله این تحریفات، دستکاری در مبانی دین، از جمله توحید، نبوت و امامت بود.
در “صحیح بخاری”، که خودشان آن را همردیف قرآن میدانند، روایاتی وجود دارد که وهابیت و آل سعود نیز به آن معتقدند و خداوند را عین انسان، فقط بدون ریش و عورت، توصیف میکنند!
همچنین، برای درست کردن دیگران، شأن رسول خدا (ص) را پایین میآوردند. روایات جعلی و “اسرائیلیات” در مورد فوت حضرت موسی (ع) که در آن حضرت موسی با عزرائیل درگیر میشود، نمونهای از تحریف کلام خداست.
امام حسین (ع) چگونه با این انحرافات مقابله کردند؟
این استاد مهدویت ادامه داد: امام حسین(ع) با این وقایع و تحریفات جنگیدند.
یکی از مهمترین انحرافاتی که رخ داد، تغییر مرجعیت دینی بود. امروزه نیز شاهد هستیم که گاهی افرادی در فضای مجازی، خود را مرجع فکری و الهیاتی معرفی میکنند، بدون آنکه مشخص باشد چقدر سواد دارند. این انحرافات، زمینه را برای “ترور و قتل” فراهم میکند، همانطور که در آیه شریفه آمده است: “یذبحون ابناءهم و یستحیون نساءهم”.
نمونه ای از مرجعیت دینی ائمه و علماء
حجتالاسلام شهبازیان گفت: سعد بن عبدالله اشعری قمی، در زمان امام عسکری(ع) و به عنوان یار ایشان، با پرسشی از یکی از مخالفان اهل بیت مواجه شد که آیا اسلام خلفا از روی رغبت بوده یا ترس؟ ایشان برای یافتن پاسخ، خدمت امام عسکری(ع) رسید که به امام مهدی(ع) که در آن زمان کودکی بودند، به وی فرمودند که سوالات خود را از ایشان بپرسند.
حضرت حجت(عج) در پاسخ به سوالات قرانی وی، با ذکر مثال حضرت موسی (ع) که کفش از پا درآوردند، نماد بریدن دل از دنیا را بیان کردند. ایشان در تفسیر “کهیعص” نیز به کربلا، هلاکت، عطش، یزید و صبر حسین(ع) و اهل بیت(ع) اشاره کردند.
در نهایت، پاسخ به ایمان خلفا این بود که نه از روی رغبت و نه ترس، بلکه از روی “طمع” بوده است. آنها شنیده بودند که دین پیامبر آخرالزمان جهانی خواهد شد و از این رو، طمعکارانه ایمان آوردند.
همچنین، گزارشهایی در کتاب “المحلی” وجود دارد که نشان میدهد خلیفه اول و دوم و اطرافیانشان، در زمان بازگشت پیامبر(ص) از تبوک، قصد ترور ایشان را داشتند. این تفکر امروزه نیز در برخی گروهها مانند جولانی دیده میشود.
انحرافاتی از جنس آشوب خیابانی
حجتالاسلام شهبازیان گفت: طرح “هزار چاقو” همان مدل اسلام اموی است که هدف آن ایجاد آشوب خیابانی و کودتای خیابانی برای برانداختن نظامهاست.
در مقابل، افرادی مانند طیب، که به “حر زمان” معروف شد، حاضر نشدند به اسم امام خمینی(ره) آشوب خیابانی راه بیندازند. این نشان میدهد که رها کردن سنت و سنتشکنی، ریشه در بغض نسبت به علی(ع) دارد. امام حسین(ع) فرمودند: “مگر نمیدانید من کیستم؟” و در پاسخ شنیدند: چرا، اتفاقاً “بغضاً لابیک.” این تحریفات، کار را به جایی رساند که سنتها مرده تلقی شدند.
نقش مهدویت در تقابل حق و باطل
کارشناس و مولف مهدویت بیان کرد: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: “المهدی من ولد فاطمه” (مهدی از فرزندان فاطمه است). از فضائل حضرت زهرا(س) این است که مهدی(عج) فرزند ایشان است. همچنین، ایشان بر حضرت مریم(س) فضیلت دارند، چرا که امام جهان از مسلمانان است و عیسی بن مریم(ع) پشت سر فرزند فاطمه(س) نماز خواهد خواند.
دستگاه اموی با این حقیقت مقابله کرد و معاویه بن ابی سفیان ادعا کرد: “لا مهدی الا عیسی بن مریم”. لذا امام حسین(ع) فرمودند: “سنتها مردهاند و جز با خون من، حسین، احیای جامعه اسلامی امکان ندارد.” مهدویت، نقطه اوج این تقابل و پیروزی نهایی حق بر باطل است.