آذربایجان شرقیاخبار

دوره ولایت فقیه و نیابت عامه در عصر غیبت در استان آذربایجان شرقی برگزار شد

به گزارش روابط عمومی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان آذربایجان شرقی، دوره ولایت فقیه و نیابت عامه در عصر غیبت با حضور حجت الاسلام بالادستیان از اساتید اعزامی مرکز تخصصی مهدویت قم در مصلی تبریز برگزار شد.

این دوره به مدت دو روز از صبح تا عصر روز چهارشنبه و پنچ شنبه در تاریخ نوزدهم و بیستم با حضور حدود ۴۰۰ نفر از شرکت کنندگان در مصلی استان آذربایجان شرقی برگزار شد.

حجت الاسلام آقاجانی مدیر بنیاد استان قبل از شروع برنامه ضمن خیر مقدم به شرکت کنندگان و استاد بالادستان در رابطه با ولایت فقیه در عصر غیبت، گفت: دلایل عقلی و نقلی، گواه بر این است که نیاز جامعه بشری به حکومتی است که با راهبرد؛ کیانش را حفظ کند و آن را از عوامل فساد و زوال باز دارد و در جهت مصالح آن برنامه‌ریزی کند و از تجاوز به حقوق ناتوان جلوگیری نماید، و بر اساس شرع همگان را در برابر قانون یکسان سازد.

حجت الاسلام بالادستیان از اساتید اعزامی مرکز تخصصی مهدویت قم در این جلسه تاریخ‌ آغاز نظریه ولایت‌ فقیه‌ را از زمان‌ پیامبر(ص) دانست و گفت: به‌ طور کلی‌ مسلمانها از صدر اسلام‌ با دو مسئله اساسی‌ روبرو بوده‌اند: یکی‌ حضور نداشتن‌ پیامبر(ص) در بسیاری‌ از شهرها و دیگری‌ نیاز مبرم به‌ احکام‌ و دستورهای‌ سیاسی‌ و فردی؛ بنابراین‌ به‌ افرادی‌ نیاز داشته‌اند که‌ دستورها را برای‌ آنها تبیین‌ کنند. در واقع‌ نیاز به‌ فقهای‌ بنام‌ در دوران‌ امامان‌ معصوم‌ نیز احساس‌ می‌شده‌ است.

حجت الاسلام بالادستیان در رابطه با دلایل نقلی و عقلی ولایت فقیه، گفت امام صادق علیه‌السّلام می‌فرمایند: من کان منکم ممن قد روی حدیثنا و نظر فی حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فلیرضوا به حکما فانی قد جعلته علیکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه فانما استخف بحکم الله و علینا رد و الراد علینا الراد علی الله و هو علی حد الشرک بالله. از امام صادق علیه‌السّلام پرسیدم: درباره ی دو نفر از ما(شیعیان) که در باب «دین» و «میراث» نزاعی دارند، آن گاه به نزد سلطان یا قاضیان(قضات حکومت‌های جور) جهت حل آن می‌روند. آیا این عمل جایز است؟ حضرت فرمود: هر کس در موارد حق یا باطل به آن‌ها مراجعه کند، در واقع به سوی طاغوت رفته و از طاغوت مطالبه ی قضاوت کرده است از این رو آنچه بر اساس حکم او(که خود فاقد مشروعیت است) دریافت می‌دارد، به باطل اخذ نموده است هر چند در واقع حق ثابت او باشد زیرا آن را بر اساس حکم طاغوت گرفته است، در حالی که خداوند امر فرموده است: که باید به طاغوت کافر باشند(و آن را به رسمیت نشناسند). خداوند متعال می‌فرماید: «یریدون ان یتحاکموا الی الطاغوت و قد امروا ان یکفروا به»؛ آن گاه عمر بن حنظله می‌پرسد: پس در این صورت چه باید کنند؟ امام علیه‌السّلام فرمود: باید به کسانی از شما(شیعیان) که حدیث و سخنان ما را روایت می‌کنند و در حلال و حرام ما به دقت می‌نگرند و احکام ما را به خوبی باز می‌شناسد(عالم عادل) مراجعه کنند و او را به عنوان حاکم بپذیرند. من چنین کسی را بر شما حاکم قرار دادم. پس هرگاه به حکم ما حکم کند و از او پذیرفته نشود، حکم خدا کوچک شمرده شده و حکم ما را رد کرده و آن که ما را رد کند، خدا را رد کرده است و چنین چیزی در حد شرک به خداوند است.

وی در ادامه افزود: دلالت حدیث حنظله بر ولایت فقیه از جهت سند معتبر و مورد قبول فقهای شیعه است و دلالت این حدیث بر ولایت فقیه عبارت است از. مقبوله ی عمر بن حنظله، مشتمل بر دو توصیه ی ایجابی و سلبی است.
از یک طرف امام صادق علیه‌السّلام مطلقا مراجعه به سلطان ستمگر و قاضیان دولت نامشروع را حرام می‌شمرد و احکام صادره از سوی آن‌ها را – اگر چه صحیح باشد – فاقد ارزش و باطل می‌داند.
از طرف دیگر، جهت رفع نیازهای اجتماعی و قضایی شیعیان را بر فقهای جامع الشرایط، مکلف می‌سازد.
و عبارت «فانی قد جعلته علیکم حاکما»؛ او را حاکم بر شما قرار دادم.
با وضوح و روشنی، نصب فقیه عادل بر حکومت و مرجعیت در همه امور سیاسی، اجتماعی و قضایی به دست می‌آید. هر چند ظاهر پرسش در روایت، مساله ی منازعه و قضاوت است لیکن آنچه جهت و ملاک عمل است، پاسخ امام علیه‌السّلام است و سخن آن حضرت عام است، خصوصا جمله ی «فانی قد جعلته علیکم حاکما» با توجه به واژه ی «حاکم» ـ که دلالت بر حکومت دارد نسبت به سایر مسائل و شؤون حکومتی تعمیم یافته و شامل آن‌ها نیز می‌شود.

حجت الاسلام بالادستیان بیان کرد: بررسی آیات مربوط به احکام و ابعاد حکومت نشان می‌دهد که برپایی حکومت در جامعه اسلامی، امری است که نیازی به اثبات ندارد و هیچ تردیدی هم در آن وجود ندارد زیرا اجرای احکام، متوقف بر وجود حکومت است و یا بیان‌گر تکالیف مردم.
به‌عنوان مثال می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

وجوب اطاعت از ولی امر، وجوب اجرای حدود، وجوب تهیه و تدارک قوای نظامی برای جنگ با دشمنان خدا و هم‌چنین احکام مربوط به قضاوت. این نمونه‌ها، نشان‌گر این است که برپایی حکومت اسلامی در جامعه جزء ضروریات عقلی است و با توجه به این که حفظ نظام جامعه از واجبات مورد تاکید شرایع الهی است و بی‌نظمی امور مسلمانان نزد خدا و خالق امری قبیح است و روشن است که حفظ نظام و سد طریق اختلال، جز به استقرار حکومت اسلامی در جامعه تحقق نمی‌پذیرد، لذا هیچ شک و شبهه‌ای در وجوب اقامه حکومت باقی نمی‌ماند.

وی تصریح کرد: آیاتی که به این موارد اشاره دارد، چنین است:
«ان الله یامرکم ان تؤدوا الاماناتِ الی اهلها و اذا حَکَمتُم بین الناس ان تحکموا بالعدل ان الله نعمّا یعظکم به ان الله کان سمیعاً بصیراً؛
خدا به شما امر می‌کند که البته امامت را بر صاحبان آن‌ها باز دهید و چون میان مردم حکومت کنید به عدالت داوری کنید همانا خدا شما را پند نیکو می‌دهد خدا به هر چیز آگاه و بصیر است».
«یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم فان تنازعتم فی شیءٍ فردّوه الی الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله و الیوم الاخر ذلک خیرٌ و احسن تاویلاً؛
‌ای اهل ایمان خدا و رسول و اولی الامر را اطاعت کنید و چون در امری کارتان به گفت‌و‌گو و نزاع کشید به حکم خدا و رسول بازگردید، اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید. این کار (رجوع به حکم خدا و رسول) برای شما از هرچه تصور کنید بهتر و خوش عاقبت‌تر خواهد بود».

بالادستیان در ادامه افزود: بی‌گمان برای انسان، حالتی رنج بار تر از هرج و مرج نیست و دین اسلام، که کامل‌ترین ادیان و دارای پیشرفته‌ترین قوانین و سازمان‌ها است، هیچ یک از امور معنوی یا مادی زندگانی انسان را رها نکرده است و برای هر مسئله‌ای حکمی‌ معین ساخته است. مهم‌ترین مسئله زندگی اجتماعی، ضرورت وجود حکومت است که اجرای بسیاری از احکام اسلام بدان وابسته است. لذا این شریعت مبین بدان اهتمامی‌خاص داشته و برای پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ولایت مطلق قائل شده است: النبی اولی بالمومنین من انفسهم. پیامبر به مومنان از جان‌های خودشان سزاوارتر است.
طبق این ولایت، حکومت عدل اسلامی‌ به رهبری صاحب مقام رسالت و نبوت(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) برپا گشت سپس خداوند دین خود را با ولایت امیرالمومنین و فرزندان پاکش، امامان دوازده‌گانه علیهم السّلام کامل نمود و بر ولایت به ویژه ولایت امیرالمومنین علیه‌السّلام، تاکید کرد و آن را قرین ولایت خدا و رسول قرارداد: انما ولیکم الله و رسوله والذین آمنواالذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکــعون. جز این نیست که ولی شما خدا است و رسـول او و مومنان که نماز می‌خوانند و در حال رکوع انفاق می‌کنند.

تشکیل دولت و حکومت در همه شرایط، یک ضرورت اجتماعی است و نمی‌توان بی‌نیاز از آن بود و نیاز به تشکیل حکومت از مسائل جدید حیات اجتماعی انسان نیست، این ضرورت مربوط به تمامی دوران‌های گذشته زندگی مدنی و اجتماعی بشر بوده است.

دوره ولایت فقیه و نیابت عامه در عصر غیبت تبریز

دوره ولایت فقیه و نیابت عامه در عصر غیبت تبریز

دوره ولایت فقیه و نیابت عامه در عصر غیبت تبریز

دوره ولایت فقیه و نیابت عامه در عصر غیبت تبریز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا