اشعار مهدوی

اشعار مهدوی – صدای عشق

صدای عشق

سرگشته در هوای فراقیم ای خدا

کی می‌شود که دیده ببیند وصال را

هر روز تا تلاطم بی‌انتهای شب

ناچیز عمرمان شده با دوریش فنا

اما صدای عشق ز کعبه نیامد و

ماند آرزو به دل، دل چشم انتظار ما

آه از غمی که بر سر این روزگار ریخت

افسوس زخم کهنه ندارد دگر دوا

هر لحظه ای برم نظرم تا هلال ماه

آید به یاد قامت مجنون بی‌نوا

یا صاحب الزمان گل نرگس طلوع کن

ای یادگار خیبر و صحرای کربلا

صد مرگ بر جهان بدون حضور تو

بازآ مرا ز دوری رویت نما رها

.

به قلم: محمد راسخ نیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا