اشعار مهدوی

اشعار مهدوی – غروب و انتظار و پنجره شد مال من آقا

مرا از جمعه‌ها آغاز کن، از شنبه بیزارم
که از حس غریب و مبهم آدینه سرشارم

*

من از تعطیل چشمان شما، نه! بر نمی‌گردم
خدا هم خواسته، پس من کیم تا دست بردارم

*

غروب و انتظار و پنجره شد مال من آقا
کمی تعجیل کن آشفته از این جمعه بازارم

*

به شوقت چشم‌های خسته را تا عشق می‌آرم
از این جا می‌رسی باشد بگو تا چند بشمارم؟

*

گلاب و عطر خاک و ضجه ضجه آیه قرآن
و نرگس در مسیر خالی پروانه می‌کارم

*

برایم هفته از دیدار تو آغاز می‌گردد
مرا از جمعه‌ها آغاز کن از شنبه بیزارم

به قلم: شیدا شیرزاد عراقی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا