اشعار مهدوی

اشعار مهدوی – دامان دلتنگی

دامان دلتنگی

غم مخور آخر گره از کار ما وا می‌شود

غنچه از دامان دلتنگی شکوفا می‌شود

دوری و شوق رسیدن – می‌رسی ترس فراق

عشق‌بازی‌های ما گاهی معما می‌شود

گاهگاهی غرق می‌گردم میان موج اشک

هر چه گم کردم، در این یک قطره پیدا می‌شود

مرگ هم در منظر ما، نیست درد بی‌دوا

چون به غیر از عشق هر دردی مداوا می‌شود…!

.

سعید حدادیان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا