اسرار و دلایل غیبت حضرت مهدی علیه السلام
کلمه غیبت نام کسی را در ذهن تداعی میکند که جهان سالهاست منتظر ظهورش نشسته است. آری! نشسته است. چون اگر ایستاده بود، قطعاً برای فراهم کردن مقدمات ظهور کاری میکرد. همانگونه که برای استقبال از یک میهمان معمولی خانه را از کف تا سقف، گردگیری و غبارروبی میکنیم. برای استقبال از مهدی( عج ) نیز، لااقل به گردگیری از دلهایمان مشغول میشدیم. شاید یکی از دلایل طولانی شدن غیبت، همین کم کاریها و دل مشغولیهای دنیوی ما باشد. چرا که فراموش کرده ایم چراغ دل را برای استقبال از میهمان عزیز خدا روشن کنیم. و اما، چیستی و چرایی غیبت امام زمان علیه السلام، سؤالی است که پاسخ آن، میتواند روشنی بخش راهی باشد که منتظران واقعی آن حضرت، در پیش رو دارند. پس چه نیکوست با آگاهی از اسرار غیبت، با دلی آگاه و چشمانی بینا در این مسیر گام برداریم. در این مقاله سعی داریم با رموز و اسرار غیبت امام زمان علیه السلام آشنا شویم. با ما تا انتهای همراه باشید.
پیشینه و سابقه غیبت
آنچه از آیات و روایات بدست آمده، این است که غیبت اختصاص به مهدی(عج) نداشته و در بین اولیای الهی پیش از ایشان نیز سابقه داشته است. از جمله: غیبت حضرت یونس علیه السلام در ایام شباب و رجعت ایشان در ایام پیری، غیبت حضرت یوسف علیه السلام و دوری او از خانواده و آشنایان، غیبت حضرت عیسی علیه السلام پس از شبهه آویخته شدن ایشان به صلیب و …
در روایتی که از زبان عبدالله ابن فضل از امام صادق علیه السلام نقل شده آمده است که امام صادق علیه السلام فرمود: « همانا برای مهدی علیه السلام غیبتی تخلف ناپذیر است به طوری که گمراهان در آن تردید خواهند کرد. عرض کردم یابن رسول الله… چرا غیبت خواهند کرد؟ فرمود: به علتی که ما اجازه آشکار ساختنش را نداریم. عرض کردم، حکمت این غیبت چیست؟ فرمود: به همان حکمتی که در غیبت حجت های پیش از او نهفته بود و عموم از آن بی اطلاعند و سر آن پس از ظهور عیان خواهد شد. چنانکه حکمت کارهای خضر علیه السلام پس از مفارقت ایشان با حضرت موسی عیان گردید».
البته، غیبت هر یک از این حجج الهی، با یکدیگر متفاوت است، چنانچه یوسف علیه السلام با فراق از وطن و خانواده، یونس علیه السلام با بلعیده شدن توسط ماهی، عیسی علیه السلام با شبیه سازی مرگ، اصحاب کهف با خواب سیصد ساله و مهدی(عج)، با پنهان شدن از نظرها به سان خورشید پشت ابر، مدتی از نظرها غایب بوده اند و اینها همه اشارات الهی است که اولیا و بزرگان دین، در پاسخ به چیستی حکمت غیبت بیان کرده اند.
دلایل غیبت امام زمان علیه السلام
درست است که غیبت و چیستی و چرایی آن، سِری است از اسرار الهی و فقط خداوند به حکمت آن واقف است. اما با استناد به احادیث و روایات و مطالعه و مکاشفه اسناد بدست آمده از بزرگان دین، میتوان به برخی از علل غیبت، پی برد. نتایجی که از مطالعات و پژوهشهای مهدوی در زمینه غیبت ولی عصر( عج ) به دست آمده، ۴ دلیل عمده را برای آن ذکر کرده است: ۱- محافظت از جان امام زمان علیه السلام ۲- آزادی از هرگونه عهد و پیمان و عدم بیعت با حاکمان جور ۳-آزمایش و امتحان مردم ۴- آمادگی جهان و جهانیان برای ظهور، که در ذیل به شرح هر یک از این موارد میپردازیم.
۱- محافظت از جان امام زمان علیه السلام
تاریخ گواه کینه و عداوت حکام جور، نسبت به اولیا و اوصیای الهی است. چنانچه میدانیم هیچ یک از امامان، به مرگ طبیعی از دنیا نرفته اند و هرکدام به نوعی، شهید راه حق طلبی و مبارزه با ظلم و جور حاکمان عصر خویش شده اند. اگر حضرت مهدی علیه السلام، از نظرها غایب نمیشدند، چه بسا همانند امامان پیش از خود، قربانی عداوت و کینه حاکمان فاسد زمان خود میشدند. چنانکه معتمد عباسی، پیش از تولد ایشان، بر اساس شنیده ها و روایاتی که از پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم و بزرگان دین شنیده بود، مُصرّانه در پی یافتن و از بین بردن فرزند امام حسن عسکری علیه السلام بود. البته معتمد عباسی، فقط یکی از شیطان صفتانی بود که سعی در برداشتن حجت خدا از روی زمین داشت.
در روایتی که از امام محمد باقر علیه السلام نقل شده اینطور آمده است:(ان للقائم غیبه قبل ان یقوم، قال: قلت: و لم؟ قال: یخاف ) «برای قائم ما( مهدی علیه السلام) پیش از ظهور، غیبتی است. پرسیده شد: به چه دلیل؟ حضرت فرمودند: به دلیل هراس از کشته شدن ایشان».
۲- آزادی از هر گونه عهد و پیمان و عدم بیعت با حکام جور
بیعت امامان معصوم علیهم السلام با حکومتها، همواره مورد مناقشه بوده و در بسیاری از موارد، موانعی بر سر راه مبارزات حق طلبانه آنها بوجود آورده بود، لیکن اصل تقیه و لزوم پایبندی به عهد و پیمان در اسلام، مانع از تلاش آزادانه آنها در این زمینه میشد. از این رو، یکی از دلایل غیبت امام زمان علیه السلام، آزادی از یوغ بیعت با حاکمان جور و طاغوتیان عنوان شده تا در زمان ظهور و قیام، هیچ منعی سد راه مبارزات حق طلبانه ی ایشان نباشد. چون عهد شکنی در اسلام، به هر عنوان ناپسند است. طبق روایتی از امام حسن مجتبی علیه السلام، امام مهدی، تنها کسی است که از این امر مستثنی شده است، تا در زمان قیام، بیعت هیچ حکومتی به ذمه اش نباشد.
۳- آزمایش و امتحان مردم
چنانچه میدانیم، خداوند در هر برهه ای از زمان، به روش های مختلف، اسباب آزمایش بندگان را فراهم آورده تا بدین طریق، سره از ناسره و اهل یقین از گمراهان مشخص شوند. در روایات متعددی، از غیبت امام مهدی علیه السلام به عنوان وسیله ای برای آزمایش مردم یاد شده، تا از این طریق، شیعیان و منتظران واقعی آن حضرت که با تسلیم در کارگه تقدیر الهی و سر نهادن به فرامین کردگار، ذات حق جویِ خود را رشد داده و به کمال برسند و آماده یاری قائم آل محمد باشند.
آیات، روایات و احادیثی که ابتلای مردم به آزمایش های الهی از طریق غیبت را بیان کرده اند، بسیارند که در ذیل به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
- آیه ۲ سوره عنکبوت:« آیا مردم چنین گمان میکنند همین که گفتند: ما به خدا ایمان آورده ایم، رهایشان کرده و هیچ امتحانشان نمی کنیم».
- آیه ۲ سوره ملک:«خدایی که مرگ و زندگی را خلق کرد، شما را آزمایش میکند که کدام نیکوکارتر است و او عزیز و آمرزنده است».
- پیامبر اعظم( صلی الله علیه و اله و سلم): امام زمان علیه السلام همان کسی است که از دیدگان یاران و شیعیانش غایب می شود و در این غیبت، کسی در یقین به امامت ایشان، ثابت قدم نمی ماند مگر کسی که خداوند ایمانش را آزموده باشد.[۱]
- امام علی علیه السلام: خداوند در آخر الزمان، مردی از فرزندانم را به خونخواهی ما بر خواهد انگیخت، او مدتی از دیده ها غایب خواهد شد تا مردم آزمایش شده و حق خواهان از گمراهان جدا شوند تا جایی که گمراهان می گویند: خداوند دیگر نیازی به آل محمد ندارد.[۲]
- امام جعفر صادق علیه السلام: غیبت امام مهدی علیه السلام، آزمایش پیروان و شیعیان ماست.[۳]
۴- آمادگی جهان و جهانیان برای ظهور
موفقیت در کارهای بزرگ و امور مهم، نیاز به آمادگی و مقدماتی دارد. همانطور که موفقیت در کنکور و ورود به دانشگاه نیاز به تلاش بسیار در زمینه مطالعه دروس و موفقیت در امتحانات دارد، موفقیت در درمان یک بیمار نیز بستگی به مقدماتی از قبیل پذیرش درمان توسط بیمار، مهارت و دانش بالای طبیب و مهیا بودن ابزار و وسایل درمان از قبیل ابزار و مکان مناسب جهت جراحی، داروهای لازم جهت استمرار درمان و … دارد و قطعاً بدون این مقدمات موفقیت بعید و دور از ذهن به نظر می رسد. حال، چگونه تصور میشود که ظهور یک منجی بزرگ که بزرگان دین و پیشینیان، پیوسته قیامش را تأکید کرده و باید و نباید های دوران انتظار را توصیف نموده اند بدون آمادگی امکان پذیر است!
امام مهدی علیه السلام، خاتم الاوصیا است که بناست با ظهورش، بساط ظلم و فساد برچیده شود و دلهای مؤمنان به نور حضور ایشان روشن شوند اما تا زمانی که این تقاضا از سوی شیعیان عرضه نشود و اشتیاق به ظهور حق، بر میل به گسترش گناه چیرگی نیابد، قطع به یقین این انتظار ادامه خواهد یافت.
حکومت حضرت مهدی( عج )، حکومتی جهانی بر پایه عدل و مبارزه با استکبار و ظلم خواهد بود و تقیه و مسامحه در آن جای نخواهد داشت. فلذا تا زمانی که جهانیان از لحاظ عقل، اخلاق و انسانیت به کمال نرسیده اند، نمیتوان برای ظهور، تصویر روشنی ساخت. ظهور منجی، قبل از بلوغ کامل فکری جهانیان و بدون فراهم کردن شرایط مساعد در جهان، سرنوشت امامان پیشین را تداعی میکند، یعنی شهادت قبل از قیام.
آرمان بزرگ، نیازمند شکوفایی خرد و معراج روح است. هرگاه بشریت، به درجه ای از کمال رسید که تمدن بی معنویت را نپذیرد و با تار و پود جان، مهیای ظهور منجی عالم شود، آنگاه می توان گفت که:« ظهور نزدیک است ».
کلام آخر
درست است که غیبت ولی عصر(عج ) رازی است سر به مهر، و کلید دار گشایش این راز، اولیا و اوصیای الهی و خود امام زمان علیه السلام هستند، اما با استناد به برخی آیات و روایات، مشعل هایی برای روشن شدن این مسیر یافته ایم که در این مقاله، آنها را با شما به اشتراک گذاشتیم. امید است مفید واقع شود.
پانویس
۱-مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۸۹
۲-نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص ۱۴۱
۳-کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص ۳۳۷، باب فی الغیبه
منابع
قرآن کریم، سوره های عنکبوت و ملک
بحار الانوار، علامه محمد باقر مجلسی
1 دیدگاه