جهت سفارش کتاب با شماره 02537254840 تماس حاصل فرمایید.
مؤلف: زینب متقیزاده
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
تعداد صفحه: 240
قطع کتاب: پالتویی
نوع جلد: شومیز
شابک: –
شماره کتابشناسی ملی: -
300,000 ریال Original price was: 300,000 ریال.210,000 ریالCurrent price is: 210,000 ریال.
جهت سفارش کتاب با شماره 02537254840 تماس حاصل فرمایید.
مؤلف: زینب متقیزاده
ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)
تعداد صفحه: 240
قطع کتاب: پالتویی
نوع جلد: شومیز
شابک: –
شماره کتابشناسی ملی: -
دایرهالمعارف بریتانیکا بیش از یک صد تعریف از واژه فرهنگ ارائه کرده است.[۱]
در فارسی تعاریف فراوانی از فرهنگ ارائه شده است.
«فرهنگ» یا «فرهنج» به معنای علم و دانش و عقل و ادب و بزرگی و سنجیدگی و نیکویی، پرورش، بزرگی و بزرگواری و فضیلت و وقار و شکوهمندی، دانش، حکمت، هنر، معرفت، فقه و علم شریعت.[۲]
«ادوارد بارنت تایلور» واژه فرهنگ را اینگونه تعریف میکند:
فرهنگ شامل؛ دانش، دین، هنر، قانون، اخلاقیات، و هر گونه توانایی و عادتی که آدمی همچون عضوی از جامعه به دست میآورد.[۳]
«بروس کوئن» تعریف دیگری از فرهنگ ارائه میدهد:
«مجموعه رفتارهای اکتسابی و ویژگی اعتقادی اعضای یک جامعه معین»[۴].
«موریس دوورژه» فرهنگ را اینگونه تعریف میکند:
«باورداشتها، مسلکها و اسطورهها یعنی صور ذهنی جمعی یک جامعه که به تعبیری عوامل روانی آن جامعه به شمار میروند»[۵].
وی فرهنگ را در مقابل فنون و نهادها، یعنی عوامل مادّی جامعه بکار میبرد. با این تأکید که عوامل ذهنی و مادّی در جوامع در هم تنیده و از هم جدایی ناپذیر میباشند.
آنتونی گیدنز فرهنگ را عبارت از «ارزشهایی که اعضای یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی میکنند، و کالاهای مادی که تولید میکنند»[۶] میداند.
برخی از جامعه شناسان، قلمرو فرهنگ را بسیار گستردهتر از تعریف تایلور دانسته و آنرا شامل همه فرآوردهها و تولیدات و مصنوعات بشری میدانند.
عدّهای دیگر طبیعت را نیز در این حیطه، قرار میدهند. البته از این حیث که طبیعت به عنوان یک مفهوم، برداشتی انتزاعی و انسانی است.[۷]
عماد افروغ فرهنگ را مساوی با کلّ «معرفت مشترک» یک جامعه میداند.[۸]
حسین بشیریه پس از ارائه تعاریف گوناگون، سه تعریف را معرفی میکند. اولین تعریف اشاره به فرایند عمومی تکامل و توسعه فکری، معنوی و زیبایی شناختی، دارد، و کل فلسفه و اندیشه و هنر و خلاقیت فکری یک عصر یا کشور را شامل میگردد.
در تعریف دوّم فرهنگ به عنوان شیوه خاصّ زندگی مردمی خاصّ، یا دورانی خاصّ، ارائه میشود و رسوم، آداب، عادات، مراسم و مناسک یک قوم یا دوران را شامل میشود.
در تعریف سوم، آن را فرآوردههای فعّالیت فکری و هنری بشر قلمداد مینماید، که به شعر وادبیات و هنرهای مختلف اشاره دارد. وی تعریف قابل قبول خود را ترکیبی از تعریف دوّم و سوّم معرفی میکند.[۹]
محمود روح الامینی به نقل از «گی روشه» تعریفی را ارائه میدهد، وی معتقد است:
«فرهنگ عبارت است از مجموعه به هم پیوستهای از اندیشهها، احساسات و اعمال کم و بیش صریح که به وسیله اکثریت افراد یک گروه پذیرفته شده است و برای این که این افراد، گروهی معین و مشخص را تشکیل دهند، لازم است که آن مجموعه به هم پیوسته به نحوی در عین حال عینی و سمبلیک، مراعات گردد.»[۱۰]
در این تعریف بُعد مادّی و عینی فرهنگ نادیده انگاشته شده است. هر یک از این تعریفها کاستیهایی داشته و در برخی جنبهها، قابل تطبیق با موضوع مورد بحث ما نمیباشند.
به مجموعه باورها، ارزشها، هنجارها، نمادها و تکنولوژی گفته میشود که افراد انسانی در طول سالیانی طولانی بدان دست یافتهاند و آن را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده اند.
اولسون برای فرهنگ چهار مؤلفه معرفی میکند: باور، ارزش، هنجار و تکنولوژی. در هنجار به دنبال این هستیم که چه انجام میشود، در باور به دنبال این هستیم که چه چیز وجود دارد، در ارزش به دنبال این هستیم که چه باید باشد، و در تکنولوژی به چگونگی انجام امور توجه داریم.[۱۱]
عماد افروغ به شش مؤلّفه اشاره مینماید، که شامل؛ جهان بینی، ارزشها، تمایلات و گرایشات، کنشها، نمادها و تکنولوژی، میگردد.
با توجه به تعریف ما، مولفههای فرهنگ عبارتند از: باورها، ارزشها، هنجارها، نمادها، و تکنولوژی.
به اعتقاد بیشتر فرهنگ شناسان، عناصر فرهنگی دو دستهاند دستهای که بعد ذهنی یا غیر مادّی فرهنگ را تشکیل میدهد و شامل؛ باورها، ارزشها، هنجارها، و نمادها میباشد، و دستهای که بعد مادّی فرهنگ را در بر میگیرد و شامل تکنولوژی یا فن آوری میگردد.
باورها؛ مجموعه اندیشهها و اعتقادات ریشهای و بنیادی هر فرهنگ را تشکیل میدهند، که لایه زیرین فرهنگ محسوب میشوند، و دیگر عناصر فرهنگی بر مبنای این عنصر شکل گرفتهاند.
ارزشها؛ در مرتبه دوّم جای میگیرند، که بر مبنای باورها، به خوبی و بدی، درستی و نادرستی، هر چیزی اشاره دارند. ارزشها همانند یک نقشه راه، شیوه درست زندگی را میآموزند.
هنجارها؛ سوّمین عنصر فرهنگی بر مبنای دو جزؤ پیشین، به بایدها و نبایدهای فرهنگی دلالت مینمایند که شیوه رفتار درست را به ما میآموزند، هنجارها مشخص میکند که چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید انجام شود.
نمادها؛ جزء چهارم بعد ذهنی فرهنگ را تشکیل میدهند. نمادها، «زبان گفتاری یا جسمانی و یا نوشتاری»[۱۲] فرهنگ به حساب میآیند.
تکنولوژی، تکنولوژی بعد مادّی فرهنگ را تشکیل میدهد. و به «کاربرد دانش فنّی در مدیریت حیات اجتماعی»[۱۳] اطلاق میگردد.
[۱].ر.ک.Britanica Encyclopedia 2003
[۲].داریوش آشوری و دیگران، چشم اندازهای فرهنگ (مجموعه مقالات)، ترجمه: بهروز منتظمی، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۱، ص۴۰.
[۳].داریوش آشوری، تعریف ها و مفهوم فرهنگ، تهران: مرکز اسناد فرهنگی آسیا، ۱۳۵۷، ص۷۱.
[۴]. بروس کوئن، مبانی جانعه شناسی، ترجمه:غلامعباس توسلی ورضا فاضل، تهران: سمت،۱۳۷۶،ص۵۹.
[۵]. موریس دوورژه، بایستههای جامعه شناسی سیاسی، ترجمه: ابوالفضل قاضی شریعت پناهی، تهران: دادگستر، ۱۳۷۸، ص۱۰۸.
[۶]. آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ترجمه: منوچهر صبوری، تهران: ۱۳۷۶، ص۵۵.
[۷]. ر. ک. حسین بشیریه، نظریههای فرهنگ در قرن بیستم، تهران: مؤسسه فرهنگی آینده پویان، ۱۳۷۹، صص۷،۸،۹.
[۸]. ر.ک. عماد افروغ، فرهنگ شناسی و حقوق فرهنگی، تهران: مؤسسه فرهنگ و دانش، ۱۳۷۹، ص۱۹.
[۹]. ر.ک. حسین بشیریه، پیشین، صص ۸ و۹.
[۱۰]. محمود روح الامینی، زمینۀ فرهنگ شناسی، تهران: نشر عطار، ۱۳۶۵، ص۱۸.
[۱۱]. عماد افروغ، پیشین، ص۱۸.
[۱۲]. محمد جواد ابوالقاسمی، و مهدی سجادی، پژوهشی در چالشهای توسعۀ فرهنگ دینی با نگاه به آینده، تهران: عرش پژوه، ۱۳۸۴، ص۲۴.
[۱۳]. عبدالقیوم سجادی، درآمدی بر اسلام و جهانی شدن، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۱، ص۷۵.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.