اشعار مهدوی

اشعار مهدوی – شوق تماشا

شوق تماشا

نمی از چشم‌های توست چشمه، رود، دریا هم

کمی از رد پای توست جنگل، کوه، صحرا هم

تو از تورات وانجیل و زبور از نور لبریزی

تو قرآنی، زمین محو شکوهت، آسمان‌ها هم

جهان نیلی است طوفانی، جهان دلمرده ظلمانی

تویی تو نوح موسی هم، تویی تو خضر عیسی هم

نوایت نغمه‌ی داوود، حسنت سوره یوسف

مرا ذوق شنیدن می‌کشد شوق تماشا هم

تو آن ماهی که در پایت تلاطم می‌کند دریا

من آن دریای سرگردان دور افتاده از ماهم

اسیر روی ماه تو هواخواه نگاه تو

نشسته بین راه تو نه تنها من که دنیا هم

تمام روز‌ها بی‌تو شده روزمبادا نه

که می‌گرید به حال و روز ما روز مبادا هم

همه امروزها مثل غروب جمعه دلگیرند

که بی‌توتیره و تلخ است چون دیروز فردا هم

جهانی را که پژواک صدایت را نمی‌خواهد

نمی خواهم نمی‌خواهم نمی‌خواهم نمی‌خواهم

.

سید محمد جواد شرافت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا