اشعار مهدوی

اشعار مهدوی – بهار می رسد

بهار می‌رسد

ای دل بشارت می‌دهم، خوش روزگاری می‌رسد

یا درد و غم طی می‌شود، یا شهریاری می‌رسد

گر کارگردان جهان، باشد خدای مهربان

این کشتی طوفان زده، هم بر کناری می‌رسد

اندیشه از سرما مکن، سر می‌شود دوران دی

شب را سحر باشد ز پی، آخر بهاری می‌رسد

ای منتظر غمگین مشو، قدری تحمل بیشتر

گردی به پاشد در افق، گویی سواری می‌رسد

یار همایون منظرم، آخر در آید از درم

امید خوش می‌پرورم، زین نخل باری می‌رسد

«مفتون» منال از یار خود، گر بر تو گاهی تلخ شد

کز گل بدان لطف و صفا، گه نیش خاری می‌رسد

.

مرتضی موحدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا