اخبارپنجمن اجلاس مهدویت و انقلاب اسلامیسیستان و بلوچستان

نیک پناه: اعتقاد به ظهور مصلح جهانی به جامعه شیعی ایران در دوران طاغوت امید می‌داد

روابط عمومی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان سیستان و بلوچستان در گفت‌وگویی با منصور نیک پناه، عضو هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان و دبیر علمی همایش های مهدوی بنیاد استان به بررسی ابعاد فرهنگی و رسانه‌ای پنجمین همایش ملی مهدویت و انقلاب اسلامی که به میزبانی استان هرمزگان برگزار می‌شود، پرداخت. مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

سوال: چگونه اندیشه مهدویت در شکل گلری استمرار و جهت دهی انقلاب اسلامی نقش آفرینی کرده است؟
نیک پناه: این نقش را می‌توان در چند محور اصلی بررسی کرد:

الف. نقش بنیادین در شکل‌گیری انقلاب (ایجاد انگیزه و مشروعیت)
الهام‌بخشی و امیدواری: اعتقاد به ظهور مصلح جهانی حضرت مهدی(عج) که در دوران ظلم و جور، حکومتی مبتنی بر عدل و داد برپا می‌کند، به جامعه شیعی ایران در دوران طاغوت(پهلوی) امید می‌داد. این اندیشه به مردم این باور را القا می‌کرد که مبارزه با ظلم و استبداد نه تنها ممکن، بلکه مقدس و پیروز است. این امید، سوخت اصلی مبارزات بود.
ایده حکومت اسلامی: امام خمینی (ره) با احیای نظریه ولایت فقیه، آن را به عنوان نهادی نیابتی و زمینه‌ساز برای حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) معرفی کردند. ایشان استدلال می‌کردند که در عصر غیبت، فقهای عادل باید زمام امور جامعه را به دست گیرند تا جامعه را برای ظهور آماده کنند. این ایده، یک الگوی عملی و عینی برای “حکومت دینی” ارائه می‌داد که جایگزین روش‌های سنتی انتظار(انزوا و سکوت) شد.
شعارها و نمادها: در طول انقلاب، شعارهایی مانند تا انقلاب مهدی(عج) یا نایب امام زمان(عج) به‌وضوح نشان می‌دهد که انقلاب در ذهن و قلب مردم، به اندیشه مهدویت گره خورده بود. امام خمینی (ره) در سخنرانی‌های خود، مبارزه با شاه را جهاد در راه خدا و آماده‌سازی شرایط ظهور معرفی می‌کردند.

ب. نقش محوری در استمرار و تداوم انقلاب (ایجاد پویایی و مقاومت)
تئوری «انتظار فعال»: انقلاب اسلامی، مفهوم انتظار را از حالت انفعالی و صرفاً فردی خارج کرد و به آن بعدی اجتماعی-سیاسی فعال بخشید. بر این اساس، منتظر کسی است که باید با ظلم مبارزه کند، عدالت را گسترش دهد و جامعه را به سوی ارزش‌های اسلامی سوق دهد. این نگاه، به نظام جمهوری اسلامی مأموریتی دائمی و فراتر از یک دولت عادی می‌دهد و تداوم آن را حتی در شرایط سخت تضمین می‌کند.
تاب آوری در مقابل مشکلات باور به اینکه این مسیر، مسیر آماده‌سازی برای ظهور است و قطعاً با حمایت امام زمان(عج) به پیش می‌رود، به مردم و مسئولان روحیه و استقامت فوق‌العاده‌ای در طول هشت سال دفاع مقدس، تحریم‌های شدید و توطئه‌های دشمنان بخشیده است. این نگاه، مشکلات را “آزمون الهی” و “مقدمه‌ای برای پیروزی نهایی” تفسیر می‌کند.
ایجاد هویت جمعی: اندیشه مهدویت به انقلاب اسلامی یک هویت فراملی و جهانی بخشیده است. این انقلاب، خود را محدود به مرزهای ایران نمی‌داند و رسالت خود را بیداری اسلامی و کمک به مستضعفان جهان می‌خواند که این امر مستقیماً از آرمان‌های حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) الهام گرفته شده است.

ج. نقش راهبردی در جهت‌دهی به انقلاب (تعیین آرمان‌ها و اهداف)
تعریف آرمان شهر اسلامی: جمهوری اسلامی ایران، آرمان‌شهر خود را جامعه مهدوی تعریف می‌کند. بنابراین، تمامی قوانین، سیاست‌ها و برنامه‌های کلان کشور باید در راستای ایجاد جامعه‌ای عادلانه(فضیلت مند)، علم‌محور و عاری از ظلم و فساد باشد تا هرچه بیشتر شبیه به جامعه آرمانی عصر ظهور شود. این امر، به نظام جهت و آرمانی بلندمدت می‌دهد.
نقد درونی و خوداصلاحی: از آنجا که نظام خود را “زمینه‌ساز” می‌داند، همواره در معرض نقد درونی قرار دارد. اگر عملکرد مسئولان با معیارهای عدالت و اخلاق فاصله بگیرد، از سوی نخبگان و مردم مورد نقد قرار می‌گیرد که “آیا این مسیر، همان مسیر صحیح انتظار است؟”. این مکانیسم، نقش مهمی در خوداصلاحی نظام ایفا می‌کند.
جهت‌گیری بین‌المللی: سیاست خارجی جمهوری اسلامی بر پایه حمایت از مستضعفان جهان و مقابله با استکبار جهانی شکل گرفته است. این جهت‌گیری، مستقیماً از مأموریتی نشأت می‌گیرد که خود را برای قیام جهانی حضرت مهدی (عج) تعریف کرده است.
به جرأت می‌توان گفت که انقلاب اسلامی ایران، عینیت یافتن و تحقق عملی انتظار سازنده و فعال در عصر حاضر است. اندیشه مهدویت به این انقلاب، مشروعیت دینی، استمرار تاریخی، آرمان‌گرایی راهبردی و قدرت مقاومت در برابر طوفان‌ها را بخشیده است. این انقلاب، نه یک نقطه پایان، که یک حرکت مستمر به سمت آرمان‌های بلند مهدوی است و همین موضوع، کلید فهم پویایی و ماندگاری آن در صحنه داخلی و بین‌المللی محسوب می‌شود.

سوال آیا می توان انقلاب اسلامی را مقدمه برای تمدن جهانی مهدوی دانست؟
منصور نیک پناه: به طور خلاصه می‌توان گفت: انقلاب اسلامی را می‌توان آغازگر مسیر یا پروژه‌ای آزمایشی برای تمدن جهانی مهدوی دانست، نه اینکه خودِ آن تمدن کامل باشد. این رابطه را می‌توان در چند قالب توضیح داد:
الف. از نگاه تئوریسین‌های انقلاب: نظریه «تمدن‌سازی»
مقام معظم رهبری (حفظه الله) به طور مکرر و صریح به این موضوع اشاره کرده‌اند که انقلاب اسلامی مقدمه‌ای برای ایجاد تمدن نوین اسلامی است و این تمدن نوین اسلامی، خود بسترساز و پیش‌درآمد تمدن جهانی و درخشان مهدوی(عج) خواهد بود. در این دیدگاه، انقلاب اسلامی سه مرحله را طی می‌کند: تشکیل حکومت اسلامی( که محقق شد)، ساختن جامعه اسلامی( بر اساس معیارهای اسلامی)، تمدن‌سازی اسلامی( ایجاد یک الگوی پیشرفته و جذاب از زندگی اسلامی که بتواند در سطح جهانی اثرگذار باشد)
تمدن نوین اسلامی، الگویی عینی و عملی از کارآمدی دین در اداره جامعه ارائه می‌دهد و افق روشنی از آرمان‌شهر مهدوی را به جهان نشان می‌دهد. بنابراین، انقلاب اسلامی پروژه‌ای تمدن‌ساز است که مسیر را برای تمدن اصلی هموار می‌کند.

ب. نقش آزمایشگاه و الگوی عملی
انقلاب اسلامی ایران را می‌توان یک آزمایشگاه بزرگ عملیاتی برای نظریه حکومت دینی در عصر غیبت دانست. این انقلاب ثابت کرد که:
– امکان تشکیل حکومت مبتنی بر ارزش‌های دینی در جهان مدرن وجود دارد.
– می‌توان در برابر قدرت‌های استکباری ایستاد و استقلال خود را حفظ کرد.
– می‌توان با تکیه بر سرمایه‌های داخلی و ایمان مردم، به پیشرفت‌های علمی و فناوری دست یافت.

این تجربیات – اعم از موفقیت‌ها و شکست‌ها – به عنوان دانش‌افزایی برای امت اسلامی و مسیر کلی بشر محسوب می‌شود و درس‌های گران‌بهایی برای دوران ظهور ارائه می‌دهد.

ج. نقش بیدارسازی و زمینه‌سازی فرهنگی و فکری
یکی از مأموریت‌های اصلی حضرت مهدی(عج)، احیای تفکر اصیل اسلامی و مبارزه با تحریف‌ها است. انقلاب اسلامی: اندیشه مهدویت را از حاشیه به مرکز آورد و آن را به یک گفتمان زنده و مؤثر در عرصه اجتماع و سیاست تبدیل کرد.
جرقه‌ای برای بیداری اسلامی، در جهان بود و نشان داد که می‌توان در برابر نظام سلطه ایستاد. این بیداری، بستر فکری و مردمی لازم برای پذیرش حکومت جهانی عدل را فراهم می‌کند.
مفهوم استکبارستیزی و عدالت‌خواهی را به یک گفتمان جهانی تبدیل کرد که همسو با اهداف قیام حضرت مهدی(عج) است.
بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که انقلاب اسلامی ایران را می‌توان به عنوان یک مقدمه‌ی جدی و عملی برای تمدن جهانی مهدوی در نظر گرفت. این انقلاب، با احیای تفکر سیاسی شیعه، ارائه الگوی حکومت دینی، زنده کردن مفاهیم عدالت‌خواهی و استکبارستیزی، و آغاز پروژه تمدن‌سازی اسلامی، زمینه‌های فکری، اجتماعی و سیاسی را برای درک بهتر و پذیرش گسترده‌تر حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) فراهم می‌سازد.
این انقلاب، یک “پیام” و یک “نمایش زنده” از امکان تحقق بخشی از آرمان‌های مهدوی در عصر حاضر است، با این دیدگاه که راه بسیار طولانی است و این، تنها آغاز مسیری است که انتهای آن، ظهور منجی عالم بشریت خواهد بود.

سوال: چه شباهت و تفاوتی میان آرامانهای انقلاب اسلامی و اهداف مهدویت وجود دارد؟
شباهت‌ها( اتصال آرمانی):
عدالت‌خواهی: هر دو به دنبال برپایی عدالت هستند. انقلاب اسلامی، عدالت را به عنوان یک آرمان کلیدی در سطح جامعه ایران و در روابط بین‌الملل دنبال می‌کند.
استکبارستیزی: مبارزه با سلطه‌گری و استکبار جهانی( شیطان بزرگ) از اصول اساسی انقلاب اسلامی است که کاملاً با هدف نابودی مستکبران در عصر ظهور همسو است.
هر دو به حاکمیت قوانین الهی و اسلام ناب بر جامعه باور دارند. انقلاب اسلامی، مصداقی از تلاش برای اجرای این حکومت در عصر غیبت است.
اخلاق‌مداری: هر دو به ترویج فضایل اخلاقی و مبارزه با فساد و تباهی اهمیت می‌دهند.
جهانی‌اندیشی: انقلاب اسلامی خود را محدود به مرزهای جغرافیایی نمی‌داند و داعیه جهانی دارد. این نگاه، افقی همسو با جهانی‌بودن حکومت حضرت مهدی (عج) دارد.
تفاوت‌ها( تمایز در مقیاس و کیفیت):
مقیاس و دامنه: آرمان‌های انقلاب اسلامی اگرچه جهانی است، اما در عمل عمدتاً در محدوده ایران و با تأثیرگذاری منطقه‌ای دنبال می‌شود. اما آرمان‌های مهدویت، ذاتیِ جهانی و همه‌جانبه دارند و کل کره زمین را در بر می‌گیرند.
رهبری: انقلاب اسلامی توسط فقیه جامع‌الشرایط (ولی فقیه) که فردی عالم، عادل و مدبر اما غیرمعصوم است، رهبری می‌شود. در حکومت مهدوی، رهبری بر عهده معصوم (ع) است که از علم الهی و عصمت مطلق برخوردار است.
کمال و کیفیت تحقق: انقلاب اسلامی یک پروژه ناتمام، بشری و همراه با خطا و آزمون و خطا است. جامعه آرمانی آن در حال ساختن است و با موانع داخلی و خارجی زیادی روبروست. اما حکومت مهدوی، کامل، الهی، عاری از خطا و مطلق است و عدالت و صلح به صورت کامل و بدون عیب و نقص برقرار می‌شود.
ابزارها: انقلاب اسلامی از ابزارهای عادی حکمرانی مانند دیپلماسی، قانون‌گذاری و حتی تقیه و مدارا استفاده می‌کند. اما در حکومت مهدوی، از ابزارهای فوق‌العاده معنوی و الهی (مانند علم لدنی، یاری فرشتگان و …) نیز برای تحقق اهداف استفاده می‌شود.
به بیان دیگر، انقلاب اسلامی نسخه آزمایشی، نسبی و بشری از آن آرمان‌های مطلق و الهی است. شباهت‌ها نشان می‌دهد که این مسیر، در جهت درستی حرکت می‌کند و انقلاب، خود را متعهد به آن آرمان‌های بلند می‌داند. تفاوت‌ها نیز به ما یادآوری می‌کنند که راه بسیار طولانی است و نباید نظام جمهوری اسلامی را با حکومت بی‌نقص حضرت مهدی(عج) یکی دانست. این تفاوت‌ها، هم باعث تواضع می‌شود و هم آرمان‌گرایی و تلاش بیشتر را برای نزدیک‌تر شدن به آن الگوی(نهایی) تقویت می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا