عوامل موثر در تاخیر و یا تعجیل ظهور
ظهور، مفهومیست آرمانی که آرزوی مشتاقان و منتظران واقعی حضرت مهدی علیه السلام در گرو تحقق آن است. وعده ای الهی که وقوع آن، نور چشمان شیعه و گشایش امور بندگان خواهد بود. اما، این انفجار نور، بنا به دلایلی به تأخیر افتاده است. دلایلی که باعث شده حجت خداوند، همچنان در غیبت به سر برد و چشمان منتظران دوخته بر قاب جاده ها باقی بماند تا کِی« امن یجیب دعاهایشان » مستجاب شود؟ برای شناخت بیشتر درباره عوامل موثر در تاخیر و یا تعجیل ظهور، در این مقاله با ما همراه باشید.
ظهور امام زمان( علیه السلام )
ظهور در لغت به معنی آشکار شدن و نمایان شدن است و در باور شیعه مترادف با فرج امام زمان( عج ) است. باور به اینکه امام دوازدهم شیعیان که در غیبت کبری به سر می برند و از دیدگان نهان شده اند، روزی نمایان خواهند شد و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد. و اینکه برای پایان این فراق طولانی، واژه ظهور به جای حضور انتخاب شده، دال بر اعتقاد راسخ شیعه به حضور امام زمان( علیه السلام ) در میان مردم است. شیعه باور دارد که حجت الهی، بر روی زمین و در میان مردم است و آنها را می بیند و می شناسد اما مردم از شناخت ایشان عاجزند.
بنابراین، حضور، محرز است و آنچه آرزوی شیعه منتظر است، ظهور است که بنا بر اراده الهی و با فراهم شدن شرایط و برچیده شدن موانع محقق خواهد شد. اما سؤالی که مطرح می شود این است که دلیل طولانی شدن غیبت چیست و چرا شیعیان باید از سال ۳۲۹ هجری قمری تاکنون، از دیدن پیشوا و امام عصر خود محروم باشند؟
مسلماً هر واقعه ای، علتی دارد، پیشتر به بررسی علل و دلایل غیبت پرداختیم و اکنون تلاش خواهیم کرد تا با دلایل طولانی شدن غیبت و تأخیر در ظهور و عوامل تعجیل در آن آشنا شویم.
عوامل موثر در تأخیر ظهور
آنچه مسلم است، غیبت امام زمان(عج) و طولانی شدن آن بنا بر خواست و مشیت الهی است و زمان ظهور، مطلبی است که فقط خداوند از زمان آن آگاه است. اما، این بدان معنی نیست که شرایط اجتماع و اعمال و کردار مردم در بروز آن بی تأثیر بوده است. از همان آغاز که حفظ جان امام مهدی (علیه السلام ) از شر دشمنان و عباسیان، یکی از دلایل غیبت بوده تا هم اکنون، که کوتاهی شیعیان از وظایف خود، باعث طولانی شدن آن شده است، رد پای قصور مردم دیده می شود.
چنانچه خود امام زمان (علیه السلام ) در توقیعی که به شیخ مفید فرستاده بودند، این مورد را متذکر شدند. ایشان در این نامه، پس از توصیه ها و سفارش های لازم به شیخ مفید، عدم وجود صفا و همدلی میان شیعیان را یکی از دلایل طولانی شدن غیبت برمی شمرند. صفا و همدلی در تلاش برای فراهم کردن مقدمات ظهور با دوری از گناهان و استغفار از آنچه در گذشته انجام داده اند، همانطور که قوم حضرت یونس (علیه السلام ) مقدمات باز گشت حجت خدا را فراهم کردند و بلایی را که بر سرشان سایه انداخته بود، دفع نمودند. قومی که به لعن و نفرین پیامبر خود دچار شده بودند و حتی زمان و کیفیت بلا و عذاب الهی برایشان مشخص شده بود، در یک نصفه روز، با توبه و استغفار، هم بلا را از خود دور کردند و هم باعث رجعت پیامبر خود شدند و هم از نعمات و الطاف خداوند بهره مند شدند . شیعیان را چه شده که در این هزار و اندی سال نتوانسته اند به یکدلی قوم یونس برسند، چه شده که نمی توانند به اندازه ی جرعه ای آب تشنه دیدار مولایشان باشند .
با استناد به مجموع روایات واحادیث و توقیعات خود آن حضرت، زمان ظهور و علل تأخیر و تعجیل آن، علاوه بر اراده ی الهی به اعمال مردم نیز بستگی دارد. لذا مهمترین عامل تأخیر در ظهور حضرت ولی عصر (عج)، فراهم نبودن شرایط و آماده نبودن جهانیان برای پذیرش قیام قائم (علیه السلام) و حکومت الهی ایشان است و این عدم آمادگی دلایل مختلفی دارد . از آن جمله است :
- کثرت گناهان
- عدم همدلی و یکرنگی شیعیان
- تضییع حق الله و حق الناس
کثرت گناهان
با توجه به آیه ی ۱۷۹ سوره اعراف که در آن مشخصات گروهی از گناهکاران جن و انس که در انجام گناه زیاده روی کرده، مستحق دوزخ اند، ذکر شده است، زیاده روی در انجام گناه آثار سوء و نامطلوبی در هر دو جهان دارد .به حدی که خداوند آنها را دارای دلهای بی معرفت و چشمان بی نور و گوشهای نا شنوا به حقیقت، توصیف کرده و آنان را بسی گمراه تر از چهار پایان خطاب کرده و غافل نامیده است.
از این روست که بر قلبهاشان مهر زده شده و راه نفوذِ نور حقیقت بر آنها بسته می شود. عقل و روح آنها در ظلمت و سیاهیِ حاصل از گناهانشان محبوس می شود به حدی که دیگر علاقه ای به فهم و درک معنویات و حقایق نخواهند داشت بلکه به مقابله با آنها پرداخته و یا از آنها گریزان خواهند بود . در چنین شرایطی، پر واضح است که تلاشی برای از بین بردن موانع ظهور نخواهد شد، چه بسا خود یکی از موانع ظهور باشد .
عدم همدلی و یک رنگی شیعیان
سند این موضوع توقیعی است که حضرت مهدی (عج) به شیخ مفید (علیه الرحمه) فرستاده اند. متن توقیع به این شرح است :
«وَلَوْ اَنَّ اشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَما تَاَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَهُ بِمُشاهَدَتِنا عَلی حَقِّ الْمَعْرِفَهِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ اِلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ؛ اگر شیعیان ما (که خداوند توفیق طاعتشان دهد) در راه ایفای پیمانی که بر دوش دارند، یکدل میشدند، میمنت و مبارکی ملاقات ما از ایشان به تاخیر نمیافتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان میگشت، دیداری بر مبنای شناختی راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما؛ علّت نهان شدن ما از آنان چیزی نیست جز آن چه از اعمال آنان به ما میرسد و ما توقع انجام این کارها را از آنان نداریم.» (بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۷۷، ح۸).
حضرت مهدی (علیه السلام ) در این توقیع، نبود صفا و اتحاد و یکدلی در بین شیعیان را علت غیبت خود دانسته و علاوه بر نشان دادن اشتیاق خویش برای ظهور و ملاقات با شیعیان بر مبنای معرفت راستین توأم با صداقت و حب ولایت، ناراحتی خود را از این موضوع نشان می دهند .
طبق آیه ی شریفه :
إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
تا زمانی که مردم نخواهند، هیچ تغییری در اوضاعشان ایجاد نخواهد شد . تا وقتی که شیعیان با صفای باطن و خلوص نیت به همراه یکدلی و یکرنگی، ظهور منجی را از خداوند طلب ننمایند و با اعمال و کردارشان آن را نمایانگر نشوند، ظهور اتفاق نخواهد افتاد.
تضییع حق الله و حق الناس
همان گناه است ولی به دلیل اهمیت موضوع « حق » در دین اسلام، این موضوع به طور اخص مورد تأکید پیامبر (صلی الله ) و همه امامان معصوم ( علیهم السلام) بوده است چنانچه امام حسین ( علیه السلام) در شب عاشورا کسانی را که حق الناس بر ذمه شان بود، از همراهی با خود منع کرده و به ادای آن توصیه فرمودند. البته ریشه اصلی حق الناس همان حق الله است چرا که ذات حق، مختص خداوند است و اوست که این لطف را به بندگان اعطا کرده است.
در مورد حق الناس، صاحب حق مردم اند و رعایت یا عدم رعایت آن، ارتباط مستقیمی با عدالت خداوند دارد. چه بسا، بنده ای که حقش پایمال شده، به دنبال عدل الهی می گردد و آن را به حق الله گره می زند. خدایی که عادل بودن از صفات بارز اوست و دینی که امتش به عدالت و دادگری امر شده اند و «عدل» یکی از اصول آن است، چگونه ممکن است نسبت به حق و حقوق انسان ها بی تفاوت باشد. از این روست که بزرگان دین و ائمه اطهار (علیهم السلام) همیشه به رعایت حق الناس سفارش کرده اند.
با این اوصاف بدیهی است جامعه ای که دروغ و غیبت و تهمت و …. که آبرو و حریم خصوصی افراد را نشانه می رود، در آن عادی شده است و روزی نیست که مسلمانی از این مورد آسیب نبیند، به دیدار امام خود نائل نمی شود. مسلم است تا زمانی که دزدی و کلاهبرداری و ربا و… که اموال مسلمین را به مخاطره می اندازد در جامعه ای برقرار است، غیبت امام و مولایشان به درازا می انجامد. امید است با شناخت عوامل تأخیر در ظهور و حصول معرفت و خود شناسی، در برطرف کردن این موانع بکوشیم تا جامعه اسلامی مهیای ظهور منجی موعود شود.
عوامل تعجیل در ظهور
با توجه به مواردی که در علل تأخیر ظهور بررسی شد و نظر به اینکه عدم رعایت برخی از مفاهیم، به عنوان عوامل مؤثر در طولانی شدن غیبت شناخته شد، بدیهی است که رفع این موانع و رعایت آنها، مسیر حرکت به سمت ظهور را هموارتر خواهد کرد. به این معنی که رعایت این موارد و پرهیز از گناهانی که ذکر شد، باعث تعجیل در ظهور امام زمان (علیه السلام ) خواهد شد موضوعاتی چون :
۱- توبه و استغفار از گناهان
۲- صفا و یکدلی در میان شیعیان
۳-رعایت حق الله و حق الناس
و بطور کلی دینداری واقعی و پیروی از آیین و اخلاق ناب محمدی، اشتیاق شیعیان را برای تعجیل در ظهور قائم آل محمد (صلوات الله علیه ) فزونی داده با چشمانی بصیر و قلوبی آماده و سر شار از معرفت الهی، مهیای ظهور خواهند شد .
توبه و استغفار
توبه در لغت به معنی باز گشت است و در عرف اسلام، به معنی بازگشت از گناه و تقاضای استغفار از خداوند است . این حالت، وقتی رخ می دهد که انسان، از عملی که مرتکب شده پشیمان شود و ضمن ندامت از انجام آن، تصمیم بر ترک گناه برای همیشه داشته باشد . بنابراین صرف توبه لسانی برای باز گشت از گناه کافی نیست. توبه دارای مراتبی است که برای قبولی در درگاه خداوند باید رعایت شود :
- پشیمانی از گناه
- تصمیم جدی بر ترک گناه برای همیشه
- ادای حق الناس
- ادای قضای حق الله (قضا یا کفاره ی واجبات ترک شده )
پس از طی این مراحل، توبه پذیرفته شده و استغفار مقبول درگاه احدیت خواهد بود. در این صورت علاوه بر آمرزش گناهان، خداوند برکات و رحمتش را بر تائب فرو می فرستد.
صفا و یکدلی در میان شیعیان
اسلام دین وحدت است و شیعه مکلف به وحدت. ایجاد تفرقه و دشمنی از حربه های شیطان است، چرا که مسلمان تنها، راحت تر به دام شیطان می افتد. نماز جماعت، اعتکاف جمعی ،دعای دسته جمعی و …قطعاً از قدرت و تأثیر بیشتری بر خوردار است. بنابراین وظیفه تک تک ماست که امام زمان (علیه السلام ) را بر خود و خویشانمان مقدم بداریم و تا جایی که می توانیم در شناساندن ایشان به جهانیان تلاش کنیم. آنگاه که دلها به سوی مهدی (عج) معطوف شد و فرج قائم (علیه السلام)، دعای خیل کثیری از مسلمانان و شیعیان گردید، آنگاه که پیروی از دستورات اسلام و رهنمود های قرآن، خط مشی جامعه اسلامی شد و دین داری و مسئولیت پذیری در جای جای جامعه اسلامی مشاهده شد، می توان گفت که زمینه ی پذیرش مردمی حکومت حضرت مهدی (عج) آماده و شرایط ظهور آن حضرت فراهم است .
رعایت حق الله و حق الناس
رعایت حقوق مردم نسبت به یکدیگر، از فرامین الهی در تمام ادیان علی الخصوص دین اسلام است. تا آنجا که خداوند، حق مردم را بر حق خویش مقدم شمرده و حتی قبولی برخی طاعات و عبادات را منوط به ادای دین و حقوق مؤمنین کرده است. اما در جوامع کنونی، بی تفاوتی نسبت به حقوق دیگران، مشکلات عدیده ای را ایجاد کرده است.
هر عمل یا سخنی که دیگران را به ناحق دچار زحمت نماید و حقی را از آنان زایل نماید، مصداق این امر است. معاینه سرسری پزشک، ایجاد سد معبر، ساخت و سازهای غیر اصولی، گرانفروشی، کم فروشی، مشکلات بین کارفرمایان و کارگران، کم کاری کارمندان، تبعیض حکومت ها بین مستخدمان و …همگی مصداق تضییع حق الناس است. ادامه این وضعیت، باعث از بین رفتن صفا و همدلی در جامعه شده و سایر شرایط ظهور را نیز به مخاطره می اندازد. بنابراین برای حصول همه شرایط، لازم است که منتظران، برای ایجاد صفا و همدلی در جامعه اسلامی با رعایت حقوق یکدیگر و در نتیجه ادای حقوق خداوند و توبه و بازگشت از گذشته، مقدمات ظهور حضرت مهدی( علیه السلام ) را فراهم نمایند.
نتیجه گیری
ما در عصری به سر می بریم که به عصر غیبت موسوم است. دوری از امام و پیشوای زمان، برای شیعیان در حکم بلا و آزمایش است. از آنجایی که امام زمان( علیه السلام ) بر روی زمین و در میان انسانها حی و حاضر هستند و از احوالات آنها باخبرند، بنابراین از اعمالشان نیز آگاه و مطلعند. اعمال نیک و صواب شیعیان، باعث خرسندی و رضایت ایشان و اعمال نادرست و گناهانشان باعث ناراحتی آن حضرت و ادامه غیبت خواهد شد. اما مهمترین عاملی که به فرموده خود حضرت، باعث طولانی شدن غیبت و تأخیر در ظهور شده است، عدم صفا و یکدلی میان شیعیان به سبب تضییع حق الله و حق الناس است و نقطه مقابل آن، یعنی وحدت و یکرنگی میان مردم و رعایت حق الناس از دلایل تعجیل در ظهور منجی موعود خواهد بود.
تحریریه بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)