اشعار مهدوی
اشعار مهدوی – پرواز
دستم به دامانت در این آغاز فصل سرد
آخر سکوت تو غزل را میکشد برگرد
آوار غم بر شانههای شهر را بنگر
شعری بخوان آرامشی پیدا کند این درد
پرواز حتی تا کنار عشق ممکن نیست
بی تو تمام آسمانها میکنندم طرد
دنبال چشمانت کجا باید کبوتر شد؟
ای کاش! دل یک آسمان آیینه میآورد
دیگر برای انتظارت گریه مرهم نیست
آقا بگو این بغض سنگین را چه باید کرد
محبوبه بزم آرا