دوران تولد و کودکی حضرت مهدی تا امامت و شروع غیبت
میلاد پیامبران بزرگ الهی و ائمه اطهار( علیهم السلام ) واقعه ایست که برای دین باوران حائز اهمیت میباشد. به دنیا آمدن کسی که خداوند و اولیا و اوصیای پیشین به عظمتش اذعان کرده اند و بشارت تولد پر خیر و برکتش را داده اند، برای عموم بیداردلان مایه مباهات و خرسندی است. از این رو، میلاد یگانه منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(علیه السلام ) جزء اعیاد بزرگ شیعیان محسوب شده و نیمه شعبان مبدل به تاریخی شده است که بر سالنمای قلوب شیعیان می درخشد. در این مقاله به دوران تولد و کودکی امام دوازدهم، حضرت مهدی علیه السلام تا رسیدن به دوران امامت و غیبت ایشان میپردازیم. با ما همراه باشید.
بشارت تولد حضرت مهدی(علیه السلام )
بیش از هزار حدیث دال بر بشارت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم(علیهم السلام) از تولد فرزندی برای امام یازدهم شیعیان، امام حسن عسکری(علیه السلام )، نقل شده که در کتب معتبر شیعه سند آنها موجود است. از آن جمله کتاب کمال الدینِ شیخ الصدوق، کتاب الکافی شیخ کلینی و الغیبه شیخ طوسی و …این احادیث ضمن بشارت تولد فرزندی همنام پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم )، خبر تولد مخفیانه ی ایشان، پنهان شدن آن حضرت از دیدگان، غیبتِ حضرت و سرانجام ظهور و قیام ایشان را نیز داده بودند.
چگونگی و زمان ولادت حضرت مهدی(عج)
یگانه فرزند امام حسن عسکری( علیه السلام )، محمد بن الحسن العسکری معروف به مهدی( علیه السلام ) در سحرگاه روز پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، در خفقان بی سابقه و تحت تدابیر شدید امنیتی که خلیفه عباسی ایجاد کرده بود، چشم به جهان گشود. تولد ایشان را شبیه به تولد حضرت ابراهیم( علیه السلام ) و حضرت موسی ( علیه السلام ) دانسته اند. همانگونه که این دو پیامبر اولوالعزم در زمان خفقان و سخت گیریهای شدید مأموران نمرود و فرعون، در نزدیکی کاخ ستم، به دنیا آمدند و در همانجا رشد کردند تا روزی بر علیه ستم قیام کنند و بساط ظلم و جور را بر چینند، حضرت مهدی(علیه السلام ) نیز با وجود مراقبت های شدیدِ مأمورانِ معتمد عباسی که تمام اتفاقات و وقایع خانه امام حسن عسکری( علیه السلام ) را کنترل می کردند، ورود و خروج افراد را تحت نظر داشتند و… تا مبادا فرزندی متولد شود، به سلامت پا به عرصه وجود نهادند تا زمین خالی از حجت الهی نماند.
حکیمه خاتون، خواهر امام هادی( علیه السلام ) و عمه امام حسن عسکری( علیه السلام ) چگونگی تولد حضرت مهدی( علیه السلام ) را اینگونه توصیف کرده اند: شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، به منزل برادرزاده ام، امام حسن عسکری( علیه السلام ) رفته بودم. پس از مدتی در نزدیکی های غروب، تصمیم به بازگشت گرفتم اما امام مانعم شد و فرمود که شب را همینجا بمان چون که قرار است فرزندم متولد شود. من متعجب از این سخن، عرض کردم که چنین علائمی در بانوی شما نیست. اما امام فرمودند که این امر حتمی است. با نرجس خاتون نماز خواندیم و افطار کردیم. سپس هنگام خواب شد، پس به رختخواب رفته و خوابیدیم. نیمه شب برای نماز بیدار شدم. به سراغ نرجس رفتم، اما اثری از وضع حمل در ایشان ندیدم. او نیز بیدار شد و مهیای نماز گردید. داشتم دچار شک و تردید میشدم که امام حسن عسکری( علیه السلام ) مرا باز داشت. نرجس در میانه نماز بود که حالش دگرگون شد. در این زمان پرده ای مقابل چشمانم کشیده شد و من دیگر نرجس را ندیدم. پس از مدتی آن حجاب برطرف شد و نرجس خاتون را میان نوری درخشان مشاهده کردم. در آن حال نوزادی را دیدم که در حالت سجده سر بر زمین گذاشته و شهادت بر یگانگی خدا و پیامبریِ رسول خدا و امامت امیر المؤمنین می دهد.
و اینگونه در اوج مراقبت و خفقانِ نیروهای خلیفه عباسی، که به خاطر ترس از ولادت فرزند امام حسن عسکری(علیه السلام ) حاکم بود، مهدی(علیه السلام ) چشم به جهان گشود اما همچنان تولد ایشان مخفی نگه داشته شد و به جز حکیمه خاتون و کنیز امام حسن عسکری( علیه السلام ) و چند تن از بزرگان شیعه کسی از این ولادت اطلاعی نداشت.
دوران کودکی امام زمان(علیه السلام)
با وجود تدابیر امنیتی شدید، مهدی(عج) تا پنج سالگی نزد پدر و مادر خویش زندگی کرد. البته همچنان از دید همگان پنهان بود و به جز تعداد اندکی از بزرگان شیعه از وجود ایشان اطلاع نداشتند. امام حسن عسکری( علیه السلام ) مهدی( عج ) را به تعدادی از یاران باوفای خود نشان دادند و بر خلافت و امامت ایشان بعد از خود، تأکید فرمودند. دلیل این امر، جلوگیری از ظهور کذاب هایی بود که خود را به جای جانشین امام معرفی کرده، آرمانهای شیعه را به خطر می انداختند.
بر طبق احادیث و روایات به دست آمده از منابع شیعه، کسانی که با امام مهدی( علیه السلام ) ملاقات کرده اند عبارتند از:
- حکیمه خاتون: که طبق روایات شب تولد آن حضرت آنجا حضور داشته و ایشان را از نزدیک رؤیت کرده بودند. چند بار هم بعداً موفق به ملاقات حضرت مهدی( عج ) شده بودند.
- نسیم: کنیز امام حسن عسکری( علیه السلام ) که یک شب پس از تولد( به روایتی ده شب پس از تولد ) موفق به دیدار ایشان شده است.
- ابو غانم خادم روایت کرده که امام حسن عسکری( علیه السلام ) در روز سوم فرزندش را به جمعی از یارانشان نشان دادند و گفتند که بعد از من فرزندم خلیفه شماست. او همان قائمی است که روزی به پا خواهد خواست و زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد.
- شیخ قمی اشعری نقل می کند که: روزی خدمت امام حسن عسکری(علیه السلام) رسیدم. می خواستم از ایشان درباره جانشینشان بپرسم. اما قبل از اینکه زبان باز کنم وسؤالی بپرسم فرمودند: ای احمد! همانا خداوند، از زمان خلقتِ حضرت آدم( علیه السلام ) زمین را از حجت خالی نگذاشته و بعد از این نیز خالی نخواهد گذاشت و به سبب حجتش نعمات را بر بندگان ارزانی خواهد داشت. سؤال کردم: یابن رسول الله! حجت خدا بعد از شما بر روی زمین کیست؟ برخاسته و به اتاق مجاور رفتند و در حالی که کودکی حدوداً سه ساله که صورتش مثل قرص ماه می درخشید بر روی دوش گذاشته بودند، بازگشتند و به من فرمودند که این فرزندم که همنام و هم کنیه رسول خداست، پس از من ولی و سرپرست شما خواهد بود.
- از یعقوب بن منقوش نقل شده است که: روزی نزد امام حسن عسکری شرف حضور یافت و امام حسن عسکری علیه السلام بر سکویی در منزل نشسته بودند و در سمت راست ایشان اطاقی بود که با پرده ای حائل پوشانده شده بود. سپس وی در مورد امامت پس از امام حسن عسکری علیه السلام سوال کرده و امام در پاسخ گفته اند: «پرده را بردار.»
در پشت پرده کودکی تقریبا هشت تا ده ساله دیده که آمد و بر روی پاهای حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام نشست. امام حسن عسکری (ع)فرمود: «این، صاحب شماست.» - چهل نفر از یاران: در روایات آمده است که امام حسن عسکری(ع)،در جلسات، روزی حضرت مهدی علیه السلام را به چهل نفر از یارانش نشان داده و گفته «این، امام شما پس از من است و خلیفه من بر شما.»
آغاز امامت
پس از شهادت امام حسن عسکری( علیه السلام ) در روز ۸ ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری، امام مهدی( علیه السلام ) مطابق همه بشارت ها و وعده ها به امامت رسیدند. نهم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری قمری آغاز امامت مهدی موعود و نقطه عطفیست در مسیر ولایت.
غربت و مظلومیت ائمه اطهار(علیهم السلام ) درختی است که ریشه ای دیرینه دارد. مظلومیتی که غدیر را با آن همه عظمت به فراموشی سپرد.غربتی که حسین( علیه السلام ) را با پای پیاده تا نینوا کشاند تا آب را بر ایشان ببندد و فریاد برآورَد که حسین از دین خروج کرده . ظلمتی که باعث شد جد بزرگوار امام عصر( صلوات الله ) و پدر بزرگوارشان بیشتر عمر مبارکشان را در زندان های خلفای عباسی بگذرانند و بی رحمانه، جام زهر را به ایشان بنوشانند تا مبادا شیعه دمی بیاساید.
در میان اینهمه بغض و کینه، مهدی(عج ) به امامت رسید، اما از همان آغاز، قصد جانش را داشتند. به همین سبب خداوند تقدیری شگرف، هم برای آن حضرت و هم برای شیعیان و پیروانشان رقم زد. تقدیری که غیبت و نهان شدن از دیدگان برای ایشان و ابتلا و آزمایش الهی برای دوستداران و محبانشان بود.
شروع غیبت صغری و روایات مختلف
امام مهدی(علیه السلام) تا پنج سالگی یعنی تا زمان شهادت مظلومانه پدر نزد ایشان زندگی می کردند. آخرین دیدار ایشان به لحظاتی قبل از شهادت پدر بزرگوارشان برمی گردد. پس از اینکه مأموران خلیفه عباسی جام زهر را به امام حسن عسکری(علیه السلام) نوشاندند و از تأثیر آن مطمئن شدند، خانه امام را ترک کردند. آنگاه حضرت مهدی(عج) بر بالین پدر حضور یافتند و با دستان خود دارو را به ایشان نوشاندند. به علت قوی بودن زهر و تأثیر آن، رعشه در دستها و بدن مبارک امام یازدهم عارض شده بود. پس از شهادت پدر بزرگوارشان، ایشان به امامت شیعه نائل آمدند. اما برای حفظ جان ایشان و رهایی از سرنوشتی که عباسیان برای پدران آن حضرت رقم زده بودند، غیبت صغری آغاز شد.
در سال ۲۶۰ هجری قمری غیبت صغری شروع شد و به مدت ۶۹ سال به طول انجامید. در این مدت امام زمان( علیه السلام ) از طریق نواب اربعه با شیعیانشان ارتباط داشتند. این غیبت از سال ۲۶۰ تا سال ۳۲۹ هجری قمری که سال وفات آخرین نائب ایشان است، به طول انجامید و پس از آن غیبت کبری شروع شد و تاکنون نیز ادامه دارد.
برخی شروع غیبت صغری را بعد از نمازی که امام زمان( علیه السلام ) بر پیکر پدر بزرگوارشان اقامه کردند، می دانند و برخی از جریان سرداب.
بعد از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام )، چون عموم مردم از وجود مبارک حضرت مهدی( صلوات الله ) بی خبر بودند، جعفر کذاب، برادر امام حسن عسکری( علیه السلام) مهیای خواندن نماز بر پیکر امام یازدهم(علیه السلام) شده بود تا به این طریق جانشینی خود را بعد از برادر اعلام کند. اما به گفته شاهدان و نقل از راویان احادیث و اخبار، کودک حدوداً پنج ساله ای با شکوه و طمأنینه آمد، جعفر کذاب را به کناری زد و خود بر پیکر پدر نماز گذارد.
برخی معتقدند بلافاصله پس از ادای نماز، مهدی( علیه السلام ) از دیده ها پنهان شد و این آغاز غیبت صغری بود.
برخی نیز معتقدند پس از ادای فریضه نماز که امام زمان(علیه السلام ) بر پیکر امام حسن عسکری( علیه السلام ) به جای آوردند، به خانه بازگشتند. مأموران خلیفه که از موضوع آگاه شده بودند به سمت منزل حضرت یورش برده و خانه را مورد تاخت و تاز قرار دادند تا آن حضرت را دستگیر کنند. روایات حاکی از آن است که امام به سرداب خانه پناه بردند تا پنهان شوند. اما به اراده خداوند و به منظور حفظ جان ایشان، از دیده ها غایب می شوند و این غیبت ۶۹ سال به طول می انجامد که به غیبت صغری معروف است.