دوره کوتاه مدت نیابت عامه در عصر غیبت در زاهدان برگزار شد
به گزارش روابط عمومی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان سیستان و بلوچستان، دوره کوتاه مدت نیابت عامه در عصر غیبت کبری برای اساتید و مربیان مهدوی روز پنج شنبه چهارم بهمن ماه در محل سالن اجتماعات اداره کل تبلیغات اسلامی برگزار شد.
این دوره در اجرای برنامه های ابلاغی بنیاد مرکز به مدت ۱۸ ساعت برگزار می شود و در این جلسه حجت الاسلام هادی رمضانی مدیر حوزه های علمیه استان موضوعات ضرورت حاکمیت دینی و پیشینه نظریه ولایت فقیه را تدریس کرد.
حجت الاسلام رمضانی گفت: ضرورت حکومت چیست؟ آیا حکومت و حاکمیت ضرورت دارد؟ امروز این سوال بیمعنا است و تقریباً همه نظریه پردازان و همه مردم جهان پذیرفتهاند که حکومت جز ضروریات زندگی اجتماعی بشر است البته در کیفیت با هم اختلاف نظر دارند.
وی افزود: در گذشته عده ای منکر ضرورت حاکمیت و حکومت بوده اند ولی در همان زمان هم که اینها این نظریه را مطرح میکردند طرفداران زیادی نداشتند لذا اصل این است که در جامعه ای زندگی میکنیم که حاکمیت در آن جامعه لازم و ضروری است، به نوعی میتوانیم بگوییم این یک امر اجتماعی است و این مربوط به عالم اسلام هم نیست.
حجت الاسلام رمضانی اظهار داشت: در اینکه حاکمیت چگونه باشد، با چه کیفیت باشد، منشأ مشروعیتش چیست؟ اختلاف نظر فراوانی وجود دارد. امام علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند: حاکمیت فاجر بهتر است از نبود هیچ حاکمیتی، چون نبود هیچ حاکمیتی خودش باعث هرج و مرج در جامعه میشود، برای اینکه ببینیم چه حاکمیتی باید در جهان حاکم باشد این برمیگردد به انسانشناسی.
وی در ادامه گفت: به شکل کلی در عرصه انسان سه نظریه وجود دارد، یک نظریه انسان را موجود پستی میداند، نگاه دیگر نسبت به انسان، انسان را در درجه حیوان نمیبیند بلکه بالاتر از حیوان میبیند و دیدگاه سوم از نگاه حاکمیت دینی انسان را فراتر از این عالم مادی میداند.
وی سپس به توضیحاتی درباره این نظریات پرداخت و گفت: در نظریه اول سیاست را در خدمت تحصیل قدرت تعریف میکنند نه اینکه سیاست را طوری تعریف کنند که در راستای تنظیم امور عامه مردم باشد، در نظریه دوم حاکمیت مجموعه سیاستهایی را بکار میگیرد برای رفاه زندگی مردم، اسلام نه می گوید این نگاه غلط است نه میگوید این نگاه کامل است. این نگاه، نگاه ناقصی است نسبت به انسان چون تمام نیاز انسان به این زندگی مادی است. در دیدگاه سوم نگاهی که دین به مسئله انسان دارد فراتر از زندگی مادی است و زندگی مادی را هم رد نمیکند دین اهتمامش به زندگی مادی خیلی بیشتر از اهتمامی است که این نظریه پردازها در رابطه با نظریه مادی انسانها دارند.
وی گفت: اگر بتوانیم نوع نگاه انسان را تغییر بدهیم پذیرفتن حاکمیت دینی راحت است و اگر نوع نگاه را تغییر ندهیم حاکمیت دینی را به نوعی دست و پاگیر میدانند.
وی بعد از مسئله انسان شناسی به بیان توضیحاتی در رابطه با دین و سیاست و مجموعه مقررات دینی پرداخت.
حجت الاسلام رمضانی درباره پیشینه نظریه ولایت فقیه گفت: شبههای مطرح میشود که نظریه ولایت فقیه یک موضوع جدیدی است و سابقهای در دین اسلام ندارد که این برمیگردد به دوران صفویه و قاجاریه، ما فقیهی را نداریم که ولایت فقیه را قبول نداشته باشد ولی در محدوده اختیاراتش و دایره ولایتش داریم.
وی در پایان سخنانش افزود: ولایت فقیه امر جدیدی نیست در اولین کتب فقهی ما مسئله ولایت فقیه مطرح شده است و در زمان حضور خود معصوم(ع) هم بوده است.
در جلسه بعداز ظهر حجت الاسلام جهانشاهی مدیر کل تبلیغات اسلامی موضوع نقش و جایگاه مردم در حکومت دینی را تدریس کرد.
حجت الاسلام جهانشاهی گفت: نرمافزار انبیاء برای اینکه انسانها ظرفیت هایشان از بالقوه، بالفعل شود ایجاد حکومت است، مدل حکومت اسلامی میشود ولایت، انسان طوری طراحی شده که مقوله حکومت در او ذاتی است، ما باید حاکم و محکوم داشته باشیم.
وی افزود: این فناوری ایجاد شده است که بتواند ظرفیت انسانها را آزاد کند. حکومت، ایده پیامبران برای هدایت بوده است، شریعت لازمه تشکیل حکومت است.
جهانشاهی گفت: رکن اول برای تحقق حکومت نرمافزار حکومت بود که نام آن را شریعت ولایت میگذاریم و رکن دوم انتخاب مردم است، اساسیترین و مهمترین رکن برپایی حکومت، مردم هستند، اگر مردم نباشند و نخواهند حکومت دینی برپا نمیشود، وقتی مردم مدل ولایت را انتخاب کنند حکومت تشکیل میشود و این اصلیترین مرحله شکلگیری حکومت اسلامی است و آن حکومت اسلامی کارخانه انسان سازی است و این کارخانه انسان سازی هدایت بشر را انجام می دهد.
مدیرکل تبلیغات اسلامی افزود: مردم هستند که حکومت را محقق میکنند و رکن اساسی اش هستند آنها ولی نعمت ما در سیاست، فرهنگ، اقتصاد و در حوزههای دیگر هستند هر جایی که مردم پای خود را عقب کشیدند آن عرصه دیگر عرصه اسلامی نیست و اسلامی پیش نمیرود ولو اینکه شعارش اسلامی باشد.
وی در پایان گفت: هر کسی یک قدم در به میدان آوردن مردم بردارد یک قدم ما را به ظهور نزدیکتر کرده چون بین مردم و حکومت نسبت برقرار کرده اما اگر این به میدان آوردن نباشد اساساً هر عملیاتی شما داشته باشید با هر میزان فراگیری آن عملیات، عملیات درست و موثری نیست.
در ادامه اربابی به موضوع ولی فقیه و قانون اساسی پرداخت و گفت: در قانون اساسی، قانون گذاران تلاش کرده اند که ولایت امر و امامت امتی که در فقه سیاسی اسلام وجود دارد را تا حد امکان وارد قانون اساسی کنند یعنی یک منطق فقهی را به یک منطق حقوقی تبدیل کنند طوری که خیلی به آن مفهوم فقهی آسیب نرسد.
وی افزود: قانون اساسی ما به عنوان عالیترین سند حقوقی و سیاسی کشور در جای جایش از مقدمه گرفته تا اصول قانون اساسی به موضوع ولایت امر و امامت امت اشاره کرده است. در علم سیاسی وقتی میگویند مطلقه یعنی دیکتاتوری، فراتر از قانون اما در فقه سیاسی اسلام واژه مطلقه در مقابل مقیده آمده است.
اربابی سپس به بیان توضیحاتی درباره اصول پنجم، پنجاه و هفتم، صد و هفتم، صد و سیزدهم و صد و هفتاد و هفتم قانون اساسی پرداخت و گفت: در اصل صد و نهم قانون اساسی شرایط و صفات رهبری بیان شده است و در اصل صد و دهم قانون اساسی سه مسئولیت برای رهبری پیش بینی شده است این مسئولیت ها، مسئولیت سیاسی در اصل صد و یازدهم قانون اساسی، مسئولیت حقوقی اصل صد و هفتم قانون اساسی، مسئولیت مالی اصل صد و چهل و دوم قانون اساسی هستند.