اشعار مهدوی
اشعار مهدوی – هدیه خدایى
طاووس کبریایى! اى هدیه خدایى!
تو دیدنىترینى، اى دیدنى، کجایى؟
هر دیده مست راهت، غمدیده در پناهت
خشکیده یاس عالم در حسرت جدایى
اى آسمان اوّل! اى سایبان آخر!
اى چشم چشمه عشق! رحمى به بینوایى
آرامتر که من هم با کودکان بیایم
پایى نمانده دیگر، جز دست بر دعایى
سخت است بىتو بودن، سخت است بىتو ماندن
سخت است بىتو، بىتو، بىیار دلربایى
هر درد را دوائى، هر سینه را صفایى
دنیاست غرق ظلمت، تو نور و روشنایى
اى یادگار دیروز، اى ماندگار فردا
اى بىقرار امروز، جانا چه آشنایى
آسان نمىتوان رفت از خوان رحمت تو
بگذار تا بمانم در زیر گرد پایى
اُمّید نااُمیدان، مهدى سرت سلامت
سنگ است قلب بىتو، ننگ است بىوفایى