به گزارش روابط عمومی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) استان خوزستان، نشست «بررسی تأثیر باورداشت امام عصر(عج) در رفتار منتظران» در روز یکشنبه بیستم اسفند با حضور حجج الاسلام سیدمرتضی ذاکر نژاد و امین بهرامی(شریعت شوشتری) از مبلغان و پژوهشگران حوزه مهدویت، برگزار شد.
حجت الاسلام ذاکرنژاد، در آغاز این نشست در تبیین تأثیر باور به منجی موعود در زندگی گفت: بدون تردید مهمترین عامل در زندگی هر انسانی برای تداوم زندگی، امید است. حدیثی از وجود مقدس پیامبر عظیمالشأن اسلام(ص) در بحارالانوار وجود دارد که میفرمایند: «إنما الأمَل رحمه من الله لأمتی، لولا الأمل ما أرضعت أمٌّ ولدًا، ولا غرَس غارس شجرًا» امید، رحمتی از ناحیه پرودگار برای امت من است. بعد حضرت مثالی زدند، اگر این امید نبود، هیچ مادری به طفل خود شیر نمیداد و هیچ کشاورزی درختی نمیکاشت.
آنچه باعث میشود انسان به سمت جلو حرکت کند، امید و آرزو است. انسانی که امیدی ندارد، یا به قول روانشناسها رؤیایی برای خود ندارد، حرکت هم نمیکند. انتظار در حقیقت ایجاد انگیزه و امید برای آینده بهتر است. انسانی که نگاه صحیح به انتظار دارد، برای تکمیل اعتقادات و رسیدن به آن نقطه اوج یعنی رضایت حضرت ولیعصر(عج) برنامهریزی دارد. ممکن است کسی بخواهد پای منبر امام زمان(عج) بنشیند، یکی مطالعه کند، دیگری اعتقادات خود را تقویت کند، اینها همه در این راستاست.
غیبت امام زمان(عج)؛ دورهای برای تنبیه انسان یا تکمیل او؟
شاید بعضی از افراد این تفکر را نسبت به موضوع غیبت داشته باشند که «خداوند امام زمان(عج) را از چشم ما غایب کرده تا مردم را تنبیه کند» این خطرناک است، خیلی خطرناک است. غیبت حضرت ولیعصر(عج) یک بحث تکمیلی برای رسیدن به بهترین جایگاه اعتقادی و انسانی افراد است. اگر ما غیبت امام زمان(عج) را بهعنوان تنبیه در نظر بگیریم. اثر سوء آن کجاست؟ قرآن این را ذکر کرده است.
در قرآن دو غیبت ذکر شده است که یکی غیبت حضرت یونس(ع) و دیگری غیبت حضرت موسی(ع) است. وقتی قوم حضرت یونس به او ایمان نیاوردند، گفت خدایا عذابی بر اینان بفرست. نشانههای عذاب که رسید، حضرت یونس از نزد خود قوم رفت. سوار کشتی شد و گرفتار دریا و نهنگ شد. بزرگان قوم، مردم را جمع کردند. تضرع و زاری کردند و عذاب برگشت. حضرت موسی(ع) هم وقتی مردم را از فرعون نجات داد و به یک وادی رسیدند. خداوند به او فرمان داد چهل شب مناجات کند. حضرت موسی به هارون گفت مراقب مردم باش. وقتی ایشان بازگشت دید مردم در مدت غیبت او گرفتار گوساله سامری و انحرافات دیگر شدند.
اگر نگاهمان به غیبت، تنبیهی باشد، میگوییم آب که از سر گذشت، چه یک وجب، چه صد وجب. ولی اگر بفهمیم غیبت حضرت ولی عصر(عج) به معنای عدم حضور نیست، بلکه غیبت ظاهری است و حضرت، حضور دارد، اثر آن فرق میکند. بر اساس این تفکر، خداوند میخواهد ما را آزمایش کند تا از بدیها فاصله بگیریم، و هر چه به حضرت نزدیکتر شویم، آثار بیشتری از ناحیه حضرت خواهیم دید. همین انتظار عامل اصلی حرکت منتظر به سمت کمالات اخلاقی و اعتقادی است. این تأثیر انتظار در زندگی یک منتظر است
علمای اخلاق میگویند ما یک انتظار قلبی و یک انتظار بدنی داریم. انتظار قلبی این است که ما از درون معتقد به وجود حضرت ولی عصر(ع) باشیم که در این صورت، آثار و رفتار آن در کردار ما دیده میشود. چنین فردی چشمش را کنترل میکند، زبان خود و سایر اعضا و جوارح خود را کنترل میکند نت مبادا مرتکب گناهی شوند، چون هر گناهی انسان را از مسیر انتظار عقب میاندازد. در این صورت انتظار بدنی هم شکل گرفته است.
حجت الاسلام بهرامی(شریعت شوشتری) درباره آثار حضرت ولیعصر(عج) در زندگی گفت: اجازه بدهید قدری به عقبتر از این سؤال برگردیم. یک نکتهای در ارتباط با تعریف خود امام عصر(ع) وجود دارد و آن این است که ما دائما از «غیبت» امام صحبت میکنیم و این آثاری دارد، گرچه امام «غایب» است، اما کدام غایب؟ آیا ایشان غایبی است که صرفا باید با دعای ندبه به ایشان توجه کنیم؟ آیا با دعا خواندن صرف باید منتظر ایشان بود؟ گرچه دعا اثر دارد، اما آنچه الان در جامعه در موضوع امام عصر(عج) میبینیم، بیشتر رویکرد دعاست. در حالی که باید روی این موضوع توجه داده شود که امام عصر(عج)، «امام حیِ غایب قائم» است. اگر «غیبت» با کلمه «قائمیت» همراه شد، آنگاه اثر دارد و میتوان بهعنوان یک الگوی رفتاری از امام صحبت کرد.
اگر صرفاً از امامِ «غایب» سخن بگوییم، این امام نه هزینهای برای مردم دارد و نه تأثیری بر زندگی میگذارد، باعث تعالی و رشد افراد نمیشود. انسان یک گوشهای مینشیند، دعای ندبهای میخواند و «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج» هم میگوید و جشنی هم برای نیمه شعبان میگیرد. اینها خوب است، اما چنین تعریفی از امام، باعث میشود ایشان را به نیمه شعبان محدود کنیم. یعنی وقتی امام را صرفا با عنوان «غایب» یاد میکنیم، اثرگذاری ایشان را در زندگی، محدود تلقی کردهایم.
وقتی به سیره اهل بیت(ع) نگاه میکنید میبینید سجادهنشین محض نبودند. متأسفانه برخی از افراد در منابر، مثلاً در معرفی امام سجاد(ع) ایشان را با عنوان امام بیمار یاد میکنند. یعنی میخواهند مظلومیت ایشان را نشان دهند مکرراً از بیماری امام سخن میگویند. برای مردم سؤال پیش میآید چنین امامی، چه اثر و کارایی میتواند داشته باشد؟ وقتی کسی در منبر امام را اینگونه معرفی کند، مردم چگونه به اعتقاد صحیح دسترسی پیدا کنند؟
قرآن کریم میفرماید: «اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» معیت با اهل بیت(ع)، همراه با حرکت است. پیروی از اهل بیت(ع) قطعا باعث حرکت و انقلابی در درون فرد و جامعه میشود.
باید «امام غایبِ قائم» را به جامعه معرفی کنیم
اگر امام را با قید قائمیت ایشان در جامعه معرفی کردیم، یک برانگیختگی و انقلابی در جامعه به وجود میآید، گرچه ایشان غایب است و نمیتوان این را نفی کرد، اما باید «امام غایبِ قائم» را به جامعه معرفی کنیم. یک بار در منبر از مجاهدتهای امام موسی کاظم(ع) میگفتیم، پیرمردی گفت بیش از ۶۰ سال است که پای منبر مینشینم، چیزهایی که گفتید اولین بار است میشنوم و از کودکی به ما گفتند امام موسی کاظم(ع) در زندان بودند، روزها به روزهداری و شبها به عبادت سپری میکردند. این مصیبت بزرگی است که اهل بیت(ع) را به این روش معرفی کنیم.
لذا در صورتی که به صفت قائم بودن ایشان توجه کردیم، در مسیر ایشان حرکت کردیم، خودسازی هم در پی آن میآید، سبک زندگی هم درست میشود. چون خود امام، ایستاده در میدان است. رهبر معظم انقلاب این تعبیر را درباره حاج قاسم فرمودند، اما اگر آن را برای امام عصر(عج) بهکار ببریم، سخن گزافی نیست، چون ایشان ترجمان کتاب خدا و تالی وحی و ایستاده در میدان مبازره اعتقاد و تحکیم عقاید است.
افرادی مثل من، ایشان را نمیبینند، اما کسانی هستند که با عنایت حضرت حرکت میکنند. به نظر میرسد اگر از قید قائمیت در کنار غیبت استفاده کنیم، خیلی از مسائل برطرف میشود و زمینه اثرگذاری فراهم میشود.
انتظار چیزی به جز خودسازی در مکتب قرآن و عترت نیست
حجت الاسلام ذاکرنژاد در ادامه گفت: این نگاه بسیار خوب و عالی است. اصلا انتظار چیزی به جز خودسازی در مکتب قرآن و عترت نیست. دست روی دست گذاشتن، معنای انتظار نیست. مرحوم علامه مامقانی، در مقدمه یکی از آثارش، سخنی از سید بن طاووس(تنها عالم شیعی که هر گاه دلش تنگ میشد، اجازه داشت خدمت حضرت ولیعصر مشرف شود) که خطاب به پسرش است نقل میکند: «اگر مرغی در خانه داشته باشی و یک روز آن را گم کنی، چنانچه در اطراف خانه تو، ۱۰ خانه باشد، درب همه این خانهها را در جستجوی آن مرغ میزنی. به این مقدار به دنبال امام زمانت باش» اصل انتظار این است.
وقتی منتظر واقعی باشم، معرفت ایشان را کسب میکنم، بعد حرکت میکنم و از خود میپرسم چه کنم امام از من راضی باشد؟ این میشود خودسازی. نگوییم حضرت غایب است و دستمان از ایشان کوتاه است. دستورات حضرت، همان دستورات قرآن و اهل بیت(ع) است. اصل انتظار خودسازی است. کمترین حد آن انجام واجبات و ترک محرمات است.
اگر محبت نسبت به امام ایجاد شود، حرکت ایجاد میشود. خداوند روزی خطاب به حضرت موسی(ع) گفت: مرا محبوب بندگان کن. حضرت پرسید: چگونه؟ خداوند فرمود: نعمتهای مرا به آنها یادآوری کن. وقتی اینها را بگویی خودبه خود دوستم خواهند داشت. ما در دعا درباره حضرت ولیعصر(عج) میخوانیم: «بیمنه رزق الوری» همه موجودات عالم به واسطه ایشان ارتزاق میکنند. ایشان واسطه فیض هستند.
جهان، جهان اسباب است. برخی قوانین نوشته نشده است، اما وجود دارد، قانون جاذبه زمین از روز اول بود، اما نوشته نشده بود و با افتادن یک سیب کشف شد. قوانینی در عالم هست ولو نوشته نشده باشند. مثلا یکی از قوانین این است که گناه انسان را ذلیل و ترک گناه انسان را عزیز میکند. این یک قانون است، ولو اینکه نوشته نشده باشد. حضرت ولیعصر(عج) حجت الهی است. وجود حجت الهی دارای خواصی است و یکی آن است که برکات از ناحیه ایشان نازل و شرور دفع میشود: «بِی یَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِی.» خداوند به وسیله من بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد.
حضرت دقت نظر فوق العادهای دارند
حضرت یک اشراف عام بر ماسوی الله و یک اشراف خاص بر افراد ویژه دارند. چنانکه خداوند نیز رحمانیت و رحیمیت خاص دارند. حضرت صاحبالزمان(عج) واسطه رزق برای تمام مخلوقات هستند؛ حتی نسبت به افرادی که ایشان را قبول ندارند، اما کسی که برای حضرت زحمتی میکشد، حضرت توجه ویژه به او میکند. حضرت دقت نظر فوقالعادهای دارند. شیخ صدوق در خواب به خدمت حضرت مشرف میشود. حضرت به ایشان امر فرمود: در مورد غیبت کتاب بنویس. شیخ صدوق عرض کرده بود: ما کتابهای زیادی نوشتهایم. حضرت فرمودند: در مورد غیبت انبیاء بنویس. شیخ صدوق بعد از این خواب، کتاب «کمال الدین» را مینویسد. ببینید حضرت حتی به پژوهشهای ما هم دقت نظر دارند. این نگاه خاص است.
کسی که برای امام زمان(عج) زحمتی میکشد، برکاتی در زندگی او ایجاد میشود که شاید خود متوجه آنها نباشد. به دست آوردن توجه خاص امام زمان(عج)، زحمت میخواهد. باید کار کنیم. همیشه در مباحث مهدویت گفتهایم، این یک بحث عملیاتی است. با خودتان عهد کنید هر روز رو به قبله به حضرت سلام بدهید. اگر دعای عهد بخوانید که عالی است. شب قبل از خواب دو دقیقه با حضرت صحبت کنید. اثرش را در زندگی میبینید. انسان باید کار کند. در جمع خانواده، تشرفهای بزرگان به خدمت امام را بگویید. این تبلیغ است.
اصل انتظار، خودسازی است و تا خودسازی نباشد، انسان به برکات انتظار نخواهد رسید:
در مسیر عشق بازی، امن و آسایش بلا است
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمی
حجتالاسلام شریعت شوشتری در ادامه در تبیین قائمیت حضرت و اثر آن در زندگی گفت: فهم این موضوع نیازمند کار علمی، مطالعه تاریخ و آرای علما و بزرگان است، اما عموم مردم شاید نتوانند برای این کار زمان بگذارند. اینها از مطالب ساده شده و منابر بهره میبرند. مردم لازم است مباحث دینی خود را از یک کارشناس روشنی دریافت کنند. متأسفانه مبلغانی هستند که در عین بزرگی و عظمت، هنوز بیان و ادبیات سنتی خود را دارند. نیازمند این هستیم که قدری به روز مفاهیم را ارائه کنیم. این موضوع بر تفکر افراد اثر میگذارد.
خوب است به قید «قائمیت» عنایت خاصی داشته باشیم. قائمیت یک اقتداری میخواهد، اما این اقتدار، خالی از مهر نیست. بحث مهر و محبت امام پیش میآید. باید بتوانیم اینها را در کنار هم تبیین کنیم. ما دنبال این هستیم که یک تفکر و معرفی صحیحی از امام ارائه شود. علما آثار زیادی در این باره نوشتهاند، اما در میدان عمل، مردم ما مبلغان را میبینند. مردم از ما انتظار دارند. باید بتوانیم این معرفی صحیح را انجام بدهیم.
حجت الاسلام ذاکرنژاد در ادامه در پاسخ به اینکه مهمترین مسئله در تبیین مهدویت چیست، گفت: مهم ترین مسئله، باور داشتن حضرت است. اگر انسان در درون، امام را باور داشته باشد، این باور، آثار خود را در عمل نشان خواهد داد. پیامبر اکرم(ص) از لحظه علنی کردن تبلیغ خود، حضرت علی(ع) را بهعنوان وصی خود معرفی کردند و در موقعیتهای مختلف، برای ایشان تبلیغ میکنند. بعد از رحلت رسول اکرم(ص) چه شد؟ چند نفر دنبال علی بن ابیطالب(ع) آمدند؟ شش، هفت نفر. پیامبر اکرم(ص) در طول ۲۳ سال، پنج میلیون نفر را جذب اسلام کردند. این را مرحوم عماد اصفهانی در کتاب زندگانی چهارده معصوم ذکر میکند. یعنی این افراد امام را در وجود خودشان هضم نکردند.
درک امامت، مقدمه میخواهد. امامی که ما در دوره ایشان زندگی میکنیم، امام حی و حاضر است. امورات ما به دست ایشان است. کسی که به زیارت امام رضا(ع) میرود در اذن دخول میخواند: « اَشْهَدُ اَنَّکَ تَسْمَعُ کَلامِی َاَشْهَدُ اَنَّکَ تَرُّدُ سَلامی» یعنی ما باور داریم، ایشان ما را میبینند و صدای ما را میشنوند.
ما یک ظهور شخصی داریم و یک ظهور عام. ظهور شخصی یعنی اینکه در وجودم، امام زمان(ع) ظهور کرده است. سختترین کار امام زمان(عج) این است که انسانها را از ظاهر به باطن ببرند. این اصل معنای خودسازی است. کار امام این است که افرادی که شایستگی دارند، از ظاهر به باطن ببرد، این زحمت را امام میکشند. ما غافلیم. امام رضا(ع) در تعریف امام میفرماید: «امام پدری مهربان است.»
بنابراین، دشواری کار، باور داشتن حضرت ولیعصر(عج) است. برای تقویت این باور، در درجه اول، انسان، معرفت خود را افزایش دهد و ثانیاً آنچه مانع درک معنای حقیقی امام میشود از خود دور کند. ما اگر نیاز به تابش خورشید داشته باشیم، خود را در معرض نورش قرار میدهیم. ما هم باید بتوانیم موانع را برطرف کنیم. موانع چیست؟ گناه؛ غیبت، تهمت، خودخواهی و … . اینها ما را از امام زمان(ع) دور میکند.
امام نوری است که بر دل میتابد
امام نوری است که بر دل میتابد. چند هزار نفر بعد از پیامبر(ص) حضرت علی(ع) را دیدند و ندیدند؟ آیا علی(ع) را ندیدند؟ چرا دیدند ولی باورش نکردند. باور داشتن امام، سختیِ کار است. سی هزار نفر یک طرف ایستادند و تنها هفتاد و دو نفر فهمیدند حسین(ع) کیست. حضرت فرمودند: «هل من ناصر ینصرنی؟» نفهمیدند. با اینکه نماز میخواندند و روزه میگرفتند و قرآن میخواندند. میگفتند حسین(ع) بر خلیفه وقت خروج کرده است، لذا اینها امام معصوم را نفهمیدند. تا امام در قلب من منتظر ظهور نکند و در درون او را باور نکنم، آثار این باور را نخواهم دید. باید حرکت کرد و گرنه انکار راحت است و هجمه دشمن زیاد است. کسی که دوست دارد به سعادتی برسد باید حرکت بکند. انشاءالله ما در آستانه ظهور قرار داریم و موضوع خیلی جدی است. باید مهیای این امر باشیم. این موضوع نزدیکتر از تصورات ما است.