اشعار مهدوی

اشعار مهدوی – آفتاب سبز زمین

آفتاب سبز زمین

هر نفس آینه روی تو را می‌طلبم

از گلستان جهان بوی تو را می‌طلبم

ای بهشت همه دلهای خداجوی بیا

عطر گلچهره مینوی تو را می‌طلبم

گیسوانت شب یلدا و رخت ماه تمام

ماه در ظلمت گیسوی تو را می‌طلبم

دشت در دشت به دیدار تو مشتاق شدم

کو به کو ناله کنان کوی تو را می‌طلبم

افق صبح دل افروز تو را خواهانم

آفتاب رخ نیکوی تو را می‌طلبم

زمزم اشک تو و زمزمه یارب رب تو

ذکر روشنگر یاهوی تو را می‌طلبم

بی خبر از توام ای عشق کجا منزل توست

هر قدم جاده رهپوی تو را می‌طلبم

گلشن خاطره‌ام تا که نگردد پاییز

دفتر سبز ثناگوی تو را می‌طلبم

آفتاب دل من چهره برون آر و بتاب

«یاسرم» سایه دلجوی تو را می‌طلبم

.

محمود تاری «یاسر»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا